ایرانیان باستان

بیان گوشه ای از تاریخ ایران باستان و جشنهای آن

ایرانیان باستان

بیان گوشه ای از تاریخ ایران باستان و جشنهای آن

اسطوره آتش در ایران باستان

واژه « آتش» در اوستا به صورت « اتر»، و در زبان پهلوی به صورت « آتور» و « آتر» و « آتش»، و در زبان پارسی به صورت « آذر» و « آدر»، و در گویش های گوناگون آن به صورت های « آتیش»، « آدیش»، « تش» و شکل های کم و بیش نزدیک به این صورت ها آمده و ثبت و ضبط شده است.
ریشه این کلمه در زبان سانسکریت « آدری» بوده است و مفهوم آن زبانه و شعله آتش است و به عنوان صفت « ایزد آتش» که « آگنی» نامیده می شده، نیز به کار می رفته است.

کشف آتش یکی از مهم ترین و حیاتی ترین اکتشافات تاریخ زندگی بشر بوده است و به دلیل اهمیت حیاتی این اکتشاف، و نقش بسیار مهم و زندگانی بخشی که آتش در حیات بشر باستانی ایفا می کرده، ستایش و تقدیس آتش از همان دوران باستان رواج و تداول داشته و آتش در اغلب فرهنگ های اساطیری، موجودی مقدس و متعالی یه شمار می رفته و ستایش می شده است.
در اساطیر ایران باستان، پیدایش آتش را به هوشنگ نسبت می دادند. به روایت شاهنامه فردوسی، در یکی از روزهایی که هوشنگ به شکار رفته بود، ماری بر سر راه دید و چون مار قصد حمله و آسیب رساندن به او را داشت، هوشنگ به قصد کشتن مار سنگی به جانبش پرتاب کرد. سنگ به مار برخورد نکرد، بلکه به سنگ دیگری برخورد و از این برخورد، شراره آتش جهید و آتشی پدید آمد که تا آن روزگار ناشناخته بود.
هوشنگ به شکرانه و میمنت پیدایش این فروغ ایزدی، آن روز را جشن گرفت و به شادمانی و تکریم ایزدان آسمانی پرداخت و این همان « جشن سده» است که در آن ایرانیان باستان به تقدیس و ستایش آتش می پرداختند.

یکی روز شاه جهان سوی کوه
گذر کرد با چند کس هم گروه

پدید آمد از دور چیزی دراز
سیه رنگ و تیره تن و تیزتاز

دو چشم از بر سر چو دو چشمه خون
ز دود دهانش جهان تیره گون

نگه کرد هوشنگ با هوش و سنگ
گرفتش یکی سنگ و شد پیش جنگ

به زور کیانی رهانید ز دست
جهانسوز مار از جهانجو بجست

برآمد به سنگ گران سنگ خرد
همان و همین سنگ بشکست خرد

فروغی پدید آمد از هر دو سنگ
دل سنگ گشت از فروغ آذرنگ

نشد مار کشته ولیکن ز راز
پدید آمد آتش از آن سنگ باز

هر آن کس که بر سنگ آهن زدی
ازو روشنایی پدید آمدی

جهاندار پیش جهان آفرین
نیایش همی کرد و خواند آفرین

که او را فروغی چنین هدیه داد
همین آتش آن گاه قبله نهاد

بگفتا فروغیست این ایزدی
پرستید باید اگر بخردی

شب آمد برافروخت آتش چو کوه
همان شاه در گرد او با گروه

یکی جشن کرد آن شب و باده خورد
سده نام آن جشن فرخنده کرد

ز هوشنگ ماند سده یادگار
بسی باد چون او دگر شهریار

کز آباد کردن جهان شاد کرد
جهانی به نیکی ازو یاد کرد

در برخی دیگر از روایت های ایرانی، آفرینش آتش وابسته به پیدایش گیاهان و روییدنی ها است. شاید اعتقاد به سرچشمه گیاهی و نباتی آتش در اقوام کهن ایرانی از اینجا ریشه گرفته باشد که چون این اقوام آتش را از سایش دو تکه چوب به یکدیگر ایجاد می کردند و شعله اش را از این مالش و سایش بر می افروختند، این باور در آنان ریشه دوانید که سرچشمه آتش، چوب درختان است، پس آتش منشاء نباتی دارد و روح درخت و گیاه است. این باور کم کم پرورش یافت و نضج گرفت و به این صورت تکامل یافت که آتش روح طبیعت و هر آن چیزی است که در طبیعت شکوفا می شود و می بالد، تعمیم این باور چنان گسترش یافت که آتش روح و روان زندگی و حیات شناخته شد و در طی گذشت سده ها و هزاره ها، این استنتاج فلسفی و هستی شناسانه به وجود آمد که آتش روح هستی و آفرینش است. و بر مبنای همین باور ، آتش حرمتی مقدس و آسمانی یافت و پرستش شد، و چنین بود که با گذشت زمان، آتش بنیانی ایزدی و سرشتی مینوی یافت.
در اوستا، آتش پسر اهورامزدا و سپندارمذ، و زمین دختر ایشان معرفی شده است. این عنصر آسمانی و مقدس، نزدیک ترین دوست و خویشاوند، و طبیعی ترین همراه و یاور بشر تلقی شده، هم چنین به عنوان پیکی میان انسان و ایزدان مورد احترام بسیار بوده است.
از این رو در ایران باستان آن را مظهر ربانیت، و شعله اش را یادآور فروغی ایزدی می پنداشتند و برای شعله مقدسی که با چوب عود و اتر در آتشکده ها، همیشه فروزان نگاه می داشتند احترام و ارزش خاص و مقدسی قائل بودند.این آتشدان فروزان، در پرستش گاه ها و نیایش گاه ها ، به منزله محراب پیروان آیین مزدایسنا بوده است.
یکی از دلایل احترام و تقدس آتش، در ایران باستان، این بوده است که آتش را همانند آب، مولد و موجد زندگی می پنداشتند و بر این باور بودند که وجود همه چیز به نوعی به آن وابسته است. بر طبق باورهای اساطیری تخمه و نطفه آدمیزاد از آتش بوده و آتش سرچشمه زندگی بشری بر زمین بوده است.

زبده و گوهر آتش در اوستا « فر» یا « فره» نامیده شده است و آن فروغ یا فر و شکوه مخصوصی است که از طرف اهورامزدا به پیامبران و پهلوانان و صاحبان کی و کیان بزرگ، از سر موهبت، بخشیده می شده است.
در آیین مزدایسنا چنین آمده است که زرتشت نگاه دارنده و پاس دارند آتش جاودانی بوده است.
اوستا پنج گونه آتش را نام برده است و بر هر یک درود مخصوص فرستاده است. نخستین آتش، آتش بزرگ است که به « آتش بهرام» مشهور بوده است و در آتشکده ها نگاهداری می شده است.
دومین آتش در بدن جانوران و کالبد آدمی پنهان است و « آتش درون» نامیده شده است.
سومین آتش در روییدنی ها و بدنه چوبین گیاهان و درختان جاری است و مولد جیات نباتات و جانداران است.
چهارمین آتش در ابر ها نهفته است و به صورت برقش یا آذرخش از دل ابر ها بیرون می جهد و این همان آتش جهنده ای است که از گرز « تشتر» زبانه می کشد و شراره می گیرد.
پنجمین آتش، آتش ایزدی است که در عرش جاودان و در برابر اهورامزدا قرار دارد.
آتش مقدس زندگی در نهاد تمام فرزندان طبیعت، به امانت گذشاته شده است و به همه موجودات جهان ارمغان داده شده است.
گوهر زندگی انسان و سایر موجودات زنده و جاندار همین آتش جاودانه درون است، آتشی که هرگز نمی میرد و مظهر دوام و بقای جان است. این همان آتش درون است که از آن تعبیر به آتش نامیرای عشق و آتش جاودان جان شده است و گوهر هستی موجودات زنده، به ویژه آدمیزاده است. ادبیات اساطیری و عرفانی ما سرشار است از روشنی و شعله این آتش نامیرا.
آتش مینوی نگاهبان و نگه دارنده زدگی جانوران است، و آتش زمینی پاک سازنده و سوزنده پلیدی و پلشتی و گناه است.
رسم برافروختن آتش در اغلب جشن های آیینی ایران باستان وجود داشته است. از جشن سده که جشن رسمی ستایش و گرامی داشت آتش بوده است تا جشن چهارشنبه سوری، از جشن شب یلدا تا جشن مهرگان و جشن آذرگان، و از همه مهم تر جشن نوروز.
در خانه های ایرانیان باستان، در روز نخست فروردین، پس از آراستن اتاق برگزاری مراسم نوروز، روی میز مراسم، کوزه ای آب و صراحی شراب و گلدانی گل و بشقابی شیرینی و کاسه ای نقل و آتشدانی پر از آتش می گذاشتند و آتش را با چوب صندل و عود و سایر چوب های خوشبو نیرو می دادند و هر کس موظف بود که با دست خود چوب بر آتش بگذارد و نام درگذشتگان خود را بر شمارد، زیرا بر این باور بودند که روح آن ها که در گذشته اند در صورت یاد کردن از ایشان به خانه و کاشانه زمینی خود بر می گردد و از روشنایی آتش شاد دلگرم و روشن روان می شود و تطهیر می گردد.
آتش نوروزی در تمام مدت جشن های نوروزی روشن نگاه داشته می شد و به طور مداوم با چوب های معطر عود و صندل جان تازه و فروغ نو می گرفت و زبانه می کشید.
این آتش پاک کننده بدی ها و گناهان بود و برکت بخشنده و میمنت بار، و ارمغان آور بهروزی و تندرستی و شادکامی، در تمام طول سال آینده برای اهل خانه و خویشان آن ها بود و هر چه مشتعل تر می شد خیر و برکت و میمنت آن افزون تر و بخشندگی آن کریمانه تر می شد و سرچشمه خجستگی و بهروزی افزون تر می گشت.
نگهبانی و پاسداری آتش در ایران باستان بر عهده « اردیبهشت» بوده است. اردیبهشت که از امشاسپندان بوده است در عالم روحانی نماینده راستی و پاکی و تقدس اهورامزدا است و در عالم مادی، نگهبان همه آتش های روی زمین.
واژه « آذر» در زبان فارسی شکل دیگری از « آتش» و یکی از قدیمی ترین نام های آن در زبان های آریایی است. یسنای 62 در ستایش آذر می باشد و « آتش نیایش» که نماز ویژه آتش است، از این یسنا گرفته شده است. مطابق متن « یشت ها»، « آذر ایزد» نگهبان خاص آتش بوده است و از میان گیاهان « آذرگون» یا « آذریون» به ایزد آذر اختصاص داشته است.
نهمین ماه سال و نهمین روز هر ماه به نام این ایزد و آذر روز از آذر ماه جشن « آذرگان» بوده است، که در این روز مردم در آتشکده ها، « آتش نیایش» می خوانده اند.

در کتاب « شناخت اساطیر ایران»- نوشته جان هینلز در باره آتر یا آتش چنین آمده است:


«تا به امروز آتش کانون آیین های هندو و زرتشتی بوده است، اما ریشه های آن به دوران هند واروپایی باز می گردد... عنصر آتش همچنین در همه جهان پراکنده است، در خورشید که در آسمان برین است، وجود دارد. آتش در ابر توفان زا افروخته می شود و به صورت برق به زمین فرود می آید و در اینجا دائماً به دست مردمان دوباره متولد می شود...
مرکزیت آتش در دین زرتشتی، شاید یکی از شناخته ترین جنبه های این دین باشد، اما بسیار بد تعبیر شده است. هم باورها و هم اعمال دینی مربوط به دوران پیش از زرتشت کاملاً رنگ زرتشتی به خود گرفته اند، و در اسطوره شناسی ایرانی غالباً دشوار است که عقاید قدیم را از متاخر جدا سازیم. آتش پسر اهوره مزداست و نشانه مرئی حضور او، و نمادی از نظم راستینش. یکی از پارسیان کنونی می نویسد:
« واقعاً چه چیزی می تواند بیش از شعله پاک و بی آلایش نماینده طبیعی و والای خدا باشد که خود « نور جاودانی» است؟ »
به هر حال آیین های زردشتی بسیاری از عقاید قدیمی را حفظ کرده اند . در این آیین ها آتش مستقیماً مورد خطاب قرار می گیرد و موبد بدو نثار می کند. در نیایش آتش موبد این سخنان را بر می خواند:

آفرین خوانم بر یزش و نیایش، نثار خوب،
نثار آرزو کردنی و نثار ستایش آمیز که بر تو ، ای آتش
پسر اهوره مزدا، (نثار می شود)
تو شایسته ستایش هستی، شایسته دعا هستی
باشد که تو شایسته ستایش، شایسته دعا باشی
در خانه های مردم.
نیکی باد مردی را
که تو را بپرستد.

در دین زردشتی کنونی آتش چنان مقدس است که نه اشعه خورشید را باید گذاشت که بر آن بیفتد و نه چشم کافری آن را ببیند. شاید همیشه وضع چنین نبوده است، زیرا در دوران های کهن آتشدان ها را بر سر کوه ها می ساختند.

در باره « آتر» فقط چند اسطوره به ما رسیده است... یکی از این اسطوره ها که در سرود قدیمی« زامیاد یشت» آمده است، ستیز میان آتر و غول اژی دهاکه را بر سر فره ایزدی، روایت می کند:

اژی سه پوزه بدآیین که تجسمی است از هوس ویرانگر برای به چنگ آوردن فره ایزدی بتاخت تا آن را خاموش سازد. آتر نیز برای به دست آوردن آن شتافت و آن فره دست نیافتنی را نجات داد، اما اژی که همچنان از پس می تاخت و ناسزا می گفت، فریاد برآورد که اگر آتر فره را به دست آورد، بر او خواهد تاخت و نخواهد گذاشت که دیگر هرگز روی زمین بدرخشد. چون آتر دچار تردید شد، اژی تاخت تا فره را به دست آورد. این بار نوبت آتر بود که زبان به تهدید بگشاید. به دهاکه( ضحاک) هشدار داد:

« ای اژدهای سه پوز بازگرد، اگر آن فره دست نیافتنی را به چنگ آوری، بر پشت تو زبانه می کشم و در دهان توشعله افکنم که دیگر هرگز نتوانی بر روی زمین آفریده اهوره گام برداری».
اژی هراسان خود را پس کشید و فره ایزدی همچنان دست نیافتنی ماند.


این اسطوره بار دیگر نشان می دهد که ایرانیان باستان زندگی را نبردی میان نیروهای خیر و شر می دیدند. آتر طبعاً برای خیر می جنگید، از این رو، در یکی از دعاهای زردشتی با عنوان « جنگجوی خوب دلیر» نامیده شده است. ارتباط قدیمی آتش با عنصر طبیعی در متن متاخر دیگری ظاهر می شود که در آن آتش به صورت برق، دیوی را که در پی باز داشتن باران است شکست می دهد. اما این اسطوره ها دیگر نقش مهمی را در عقاید زردشتیان کنونی ایفا نمی کنند، و چنان که دیدیم در این دین آتش، نماد اهوره مزدا و کانون عبادت های روزانه آنان است. با این حال، هنوز به آتش « جنگجو» خطاب می کنند، زیرا از مقدس ترین آتش ها، یعنی آتش بهرام، در خواست می شود که نه با دیوان خشکسالی بلکه با دیوان مینویی تاریکی نبرد کند.»

مقدس ترین آتش های باستانی ایران آتش های سه گانه در آتشکده های سه گانه بوده اند. این سه آتش عبارت بوده اند از « آتش فرنبغ» که بنا به روایتی درآتشکده ای به همین نام، در کابل افغانستان و بنا به روایتی دیگر در کاریان فارس قرار داشته است. « آتش گشنسب» که در آتشکده ای به همبن نام در شیز جای داشته و « آتش برزین مهر» در کوه ریوند نیشابور قرار داشته است. باور آیینی ایرانیان باستان بر این بوده است که هر سه آتش مقدس بر پشت گاو اساطیری « سریشوگ»، نگهداری می شده است. تا این که شبی، توفان شدیدی رخ داده و آتش ها از پشت گاو به دریا افتاده اند و در آن جا به سوختن ادامه داده و در دریا به مردمان روشنی بخشیده اند. هر یک از این آتش ها با طبقه ای از مردم پیوند داشته است. فرنبغ آتش مربوط به موبدان بوده، گشنسب آتش جنگجویان، و برزین مهر آتش کشتگران. این هر سه آتش مقدس، جمشید را در پادشاهی مینوی اش یاری کردند و جمشید بود که آتش فرنبغ را در جایگاه خاص خود- در آتشکده ای همنام آتش- قرار داد و هنگامی که فره را از دست داد، باز همین آتش فرنبغ بود که فره را از دست ضحاک پلشت آیین رهایی بخشید.
آتش برزین مهر تا زمان گشتاسب- حامی زرتشت- از جهان نگهبانی می کرد و راه را برای گسترش و همگانی شدن آیین و دین زردشت در طول فرمانروایی این پادشاه بزرگ هموار می ساخت و در این مدت از این آتش کرامات و معجزات زیادی بروز کرد.
آتش گشنسب نیز جهان را تا دوران خسرو، شاه بزرگ ساسانی( یا کیخسرو پادشاه کیانی) حفظ کرده است. هنگامی که او بتکده ها را در هم شکست، این آتش بر یال اسب او قرار گرفت و تاریکی و تیرگی اهرمن خو را پس راند و وادار به عقب نشینی کرد.
بنا بر باور های باستانی، این سه آتش بزرگ حامیان و رهنمایان و پاسداران انسان در تمام طول تاریخند.

« سه گروه آتش آیینی وجود دارد: آتش بهرام، آتش آدران و آتش دادگاه. آتش بهرام شاه پیروزمند آتش هاست. به نام اورمزد این آتش را به یاری می خوانند و از او می خواهند که در برابر قوای تاریکی آنان را نیرو ببخشد، زیرا فره او با دروغ می جنگد، و در واقع نمادی است از راستکاری. بهتر است که بگوییم که آتش را مانند شاه بر تخت می نشانند تا این که بگوییم آن را در جای خود قرار می دهند، و چوب را به شکل تخت می نهند. بر بالای آن تاجی به نشانه پادشاهی آتش نیرومند آویزان است. وقتی بدین گونه آتش را بر تخت نشاندند، چهار موبد، دسته جمعی آن را با پیروزی، مانند شاهی، حمل می کنند ، در حالی که دیگران سایبانی را بر آن گرفته اند. موبدان با شمشیرها و گرزهای « مهر» در پیش و پس آن همگی به صورت محافظان شاه حرکت می کنند. پس از آن که آتش را بر تخت نشاندند، فقط موبدانی که دشوار ترین آیین های دینی تطهیر را گذرانیده اند، می توانند از آن مراقبت کنند. جز آنان کسی نمی تواند وارد حرم خاص آتش شود، حتی انان نیز باید دستکش های سفید به دست کنند و از آن مراقبت کنند. دلیل قداست آن جریان طولانی و دشوار تطهیر آن است. شانزده آتش از منابع مختلف جمع آوری می شود و انگاه 1128 باز آن ها را تطهیر می کنند و این جریان یک سال طول می کشد، و هزینه آن هنگفت است. از این رو، جای تعجب نیست که چنین آتشی بسیار به ندرت بر تخت نشانده شود.
امور مربوط به آتش های آدران و دادگاه از اهمیت بسیار کمتری برخوردارند. آتش دادگاه را مردمان غیر روحانی نیز می توانند مراقبت کنند، با این همه هر دو را با تشریفات نظامی در جای خود قرار می دهند، زیرا آتش های مقدس نمودار فرمانروایی معنوی روشنی و راستی در نبرد با نیروهای تاریکی هستند، و این نبردی است که مومنان با همکاری اورمزد و پسرش آتش بدان می پردازند.»
( شناخت اساطیر ایران – جان هینلز)

تطهیر آتش های گوناگون نشانه و نماد این است که انسان ها ، از هر قشر و طبقه ای، و با هر مقام و منصبی، باید همانند آتش ها تطهیر شوند. نزدیک شدن به آتش و نشانه گذاشتن با خاکستر بر پیشانی، نماد این باور است که انسان ها نیز همانند آتش، سرانجام تبدیل به غبار خواهند شد و خاکستر خواهند گردید. دعایی که زردشتیان در هنگام انجام مراسم این آیین می خوانند چنین است:


« بگذار تا پیش از مرگ بکوشیم تا بوی خوش نیکوکاری و اعمال نیک را بگسترانم، و نور پارسایی و دانش را به نزد دیگران رهنمون شوم.» ( مدی- آیین های دینی پارسیان)

در اساطیر ایران باستان، آتش، در هفتمین مرحله از آفرینش، و پس از آفرینش آسمان، آب، زمین، گیاه، گوسپند، و مرد پرهیزگار، آفریده شده است . بر اساس باورهای کهن ایرانیان، تخمه و اصل همه چیز از آب است، به جزمردمان و گوسپندان که اصل و تخمه شان از آتش است:

« چنین گوید به دین که نخستین آفریده همه آب سرشکی بود؛ زیرا همه از آب بود جز تخمه مردمان و گوسپندان؛ زیرا آنان را تخمه از اصل آتش است. او، نخست، آسمان را آ فرید برای بازداشتن( اهریمن و دیوان)، باشد که ( آن را) آغازین خوانند. دیگر، آب را آفرید برای از میان بردن دیو تشنگی. سه دیگر، زمین همه مادی را آفرید. چهارم، گیاه را آفرید برای یاری گوسپندان سودمند. پنجم گوسپند را برای یاری مرد پرهیزگار آفرید. ششم، مرد پرهیزگار را آفرید برای از میان بردن و از کار افکندن اهریمن و همه دیوان. سپس، آتش را( چون) اخگری آفرید و بدو درخشش از روشنی بیکران پیوست. آن گونه تنی نیکو ( داشت) که آتش را در خور اوست.»
( بند هش )

«او آتش را در همه آفرینش چنان بپراکند و فراز آفرید به مانند خانه خدایی که چون در خانه شد، در هیمه زغال سرخ بازنهاد.
او فرمود به آتش که ترا خویشکاری در دوران اهریمنی، پرستاری مردم کردن و خورش ساختن و از میان بردن سردی است، هنگامی که ترا چیز برنهند بیرون آی، چون هیزم برهندن، فراز گیر.»
( بند هش)
نظرات 41 + ارسال نظر
ارمن سه‌شنبه 22 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 09:43 ب.ظ

امن سه‌شنبه 22 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 09:46 ب.ظ

وبلاگ من
خانه وبلاگ
بایگانی شده ها
ایمیل من

نویسندگان وبلاگ
* yoldash salam


آرشیو وبلاگ
خرداد ١٣٨٦
اردىبهشت ١٣٨٦
فروردین ١٣٨٦
اسفند ١٣٨٥
بهمن ١٣٨٥
دى ١٣٨٥
مرداد ١٣٨٥
خرداد ١٣٨٥
اردىبهشت ١٣٨٥
فروردین ١٣٨٥


لینک دوستان

پرشین وبلاگ
لیست وبلاگ های فارسی
قالب های وبلاگ
اخبار ایران
اخبار ICT
تفریحات اینترنتی
تالارهای گفتگو
طراح قالب : ماکرومدیا
خرید اینترنتی

آمار وبلاگ
546


لوگوی دوستان




دوکتور صدرالاشرافی نین تورونتودا کی
دانیشیغی




دونیا آنا دیلی گونو و بیز
دوکتور ضیا صدرالاشرافی
24 فئوریه 2007 آردی


پیام های دیگران ( نظر بدین ) link سه شنبه، 22 خرداد، 1386 - yoldash salam
اجتماعی
چهارشنبه - ۱ شهریور ۱۳۸۵
تذکرة ‌الپرزیدنت
در معنای معجزت، از کوه طور تا خیابان پاستور


آن ششمین رییس جمهور، آن ساطع هاله‌ی نور، آن مهرورز رجائی‌سان، آن بهتر از ای‌کی‌یوسان، آن دوستدار اقتصاد هردمبیل، استاندار اسبق اردبیل، آن سابقاً شهردار، آن آمده از ولایت گرمسار، آن نافی واقعه‌ی هولوکاست، آن قانع به سنگک و پنیر و ماست، آن مرد عمل، آن خاتم‌الانبیای علی‌البدل، آن صاحب جمال، آن اهل قیل و قال، آن وبلاگ‌نویس تک پست و باحال، آن همیشه در عالم فضا، آن بانی صندوق خالی مهر رضا، آن پس از حسن‌القضا سوءالقضا، آن ناقض دویم جوزا، آن در دانشگاه اوستاد، آن از جمله اوتاد، شیخنا و مولانا و پرزیدنتنا شیخ محمود احمدی‌نژاد، اهل هزاره‌ی دوم بود و طرح‌هایش از هزاره‌ی چهارم و عملش از هزاره‌ی اول و با این حال معجزت هزاره‌ی سوم بود. و بر کس این معنای غریب مکشوف نگشت که اول شخص پس از حضرت ختمی مرتبت بود که او را دارای معجزت و صاحب کرامات دانسته‌اند، العیاذبالله. و معجزت البته بسیار داشت و خرق عادت می‌کرد بهتر از ژانگولر و در هوا راه می‌رفت و می‌گفت: ما می‌توانیم.
نقل است که از همان طفولیت شیر پاستوریزه می‌خورد. گفتند چرا چنین کنی؟ فرمود: تا بزرگ شوم، چاق شوم، چله شوم و در شارع پاستور سکنی گزینم که آنجا تختی هست سلیمانی که بر آن بنشینم و بدان ریشه‌ی خاندان بنی‌اسرائیل درآورم.
و شرح معجزات او که مشابه شق‌القمر و ید بیضا و تبدیل عصا به اژدها و بیرون آوردن اشتر از دل کوه است از این نیز فزون‌تر است. در شرح این معجزات همین بس که چون شیخ بیامد قیمت طلا و مسکن و دلار سر به آسمان هفتم کشید از برکتی که در وجود شیخ بود و عدد ساده‌زیستان و بیکاران و وام‌گیرندگان از شمار بیرون شد تا دولت رجائی‌وار تحقق یابد بعون الله تعالی.
نقل است که به هر دیار برفت، خلایق بیهوش می‌شدند بی واسطه‌ی اتر و لیدوکائین. و آزمودند که در ولایتی، خلقی عظیم گرد آمدند و یکی با دیدن شیخ طپانچه بر صورت خود بزد و بیفتاد و دیگری همین‌طور تا آخر طابق النعل بالنعل و بسان مهره‌های دومینو. تا بدانجا که خلایق روی همدگر تلنبار شدند و شمردند از کرور افزون بود.
نقل است که پنجاه تن از مشایخ و کبار طریقت اقتصادیه جمع شدند به تکفیر شیخ و مصحفی طویل بنوشتند که شیخ محمود ناسخ اقتصاد است و بالله که بیسواد است. شیخ باذن الله تعالی هویی بکرد و جملگی غیب شدند و خلایق از آن معجزت در حیرت بماندند.
در روایت است که شیخ محمود با جمعی از یاران از جایی بگذشتند. درویشی بدیدند بغایت ژنده‌پوش که زر همی‌بافت. یاران شیخ از آن حالت در عجب شدند. شیخ نزد درویش ژنده‌پوش برفت و فرمود: چه خوری؟
درویش بگفت: نون و سیب‌زمینی
شیخ پرسید: چه پوشی؟
درویش گفت: کاپشن چینی
شیخ گفت: زنهار که آن نکنی. بیا مشاور من شو و نون و بوقلمون بخور.
و شیخ زری‌بافان مشاور شیخ شد و دل رضا نداد که آن بوقلمون به تنها بخورد و بسیار نان و بوقلمون میان خویشان خود تقسیم کرد از مرحمتی که در او بود. رضی الله عنه.
و نیز از کرامات شیخ این بود که می‌گفت نفط را به قوت لایموت خلایق مبدل ساخته و بر سر خوان عوام‌الناس خواهد آورد و بدین سان خلایق بسیار از جوع بمردند و از اعتماد به کرامت شیخ که گفته بود نفط را شوربا خواهد ساختن.
و گفت: هر که گرانی بیند چشمانش آستیگمات باشد و یا کذاب.
و گفت: دیگران هر جا روند خلایق گوش کنند و ما هر جا رویم خلایق مدهوش کنیم.
و گفت: شأن مردم را قبل از انتخابات دست‌کم نگیریم.
و گفت: قوه‌ی تخمی حق مسلم ماست.
نقل است که چون از دنیا برفت، وی را در خواب بدیدند که در خلد برین هفتاد هزار غلمان و حوری به ساخت رآکتوری گماشته بود که اجمعین تکرار می‌کردند: انرژی هسته‌ای


پیام های دیگران ( نظر بدین ) link سه شنبه، 22 خرداد، 1386 - yoldash salam






تذکرة ‌الپرزیدنت
در معنای معجزت، از کوه طور تا خیابان پاستور


آن ششمین رییس جمهور، آن ساطع هاله‌ی نور، آن مهرورز رجائی‌سان، آن بهتر از ای‌کی‌یوسان، آن دوستدار اقتصاد هردمبیل، استاندار اسبق اردبیل، آن سابقاً شهردار، آن آمده
















———————————————————————————-











از ولایت گرمسار، آن نافی واقعه‌ی هولوکاست، آن قانع به سنگک و پنیر و ماست، آن مرد عمل، آن خاتم‌الانبیای علی‌البدل ، آن صاحب جمال، آن اهل قیل و قال، آن وبلاگ‌نویس تک پست و باحال، آن همیشه در عالم فضا، آن بانی صندوق خالی مهر رضا، آن پس از حسن‌القضا سوءالقضا، آن ناقض دویم جوزا، آن در دانشگاه اوستاد، آن از جمله اوتاد، شیخنا و مولانا و پرزیدنتنا شیخ محمود احمدی‌نژاد،


















اهل هزاره‌ی دوم بود و طرح‌هایش از هزاره‌ی چهارم و عملش از هزاره‌ی اول و با این حال معجزت هزاره‌ی سوم بود. و بر کس این معنای غریب مکشوف نگشت که اول شخص پس از حضرت…

















دالیسینی بورادان اوخویون:


پیام های دیگران ( نظر بدین ) link سه شنبه، 22 خرداد، 1386 - yoldash salam
حمله سگها به مردم آذربایجان



اسامی فعالان آذربایجانی دستگیر شده در روزهای اخیر:
(لازم به ذکر است خبر این دستگیریهای گسترده از طرف رسانه های فارسی زبان بایکوت شده است. )

Tabriz - تبریز - Təbriz:
۱- فرخ هاشمزاده - Farrokh Hashemzadeh - Fərrux Haşimzadə
۲- حسین نصیری - Hosein Nasiri - Husein Nəsiri
۳- امرالله حسینیان - Amrollah Hoseinian - Əmrullah Huseinian
۴- چنگیز بخت آور - Changiz Bakhtavar - Çəngiz Bəxtavər
۵- آراز تبریزلی - Araz Tabrizli - Araz Təbrizli
۶- حبیب پورولی - Habib Purvali - Hıbib Purvəli
۷- حمید پورولی - Hamid Purvali - Həmid Purvəli
۸- هادی حمیدی - Hadi Hamidi - Hadi Həmidi
۹- حسن دمیرچی - Hasan Damirchi - Həsən Dəmirçi
۱۰- نادر مهدقاراباغ - Nader Mahde Qarabag - Nadir Mədiqarabağ
۱۱- وحید پوربابا - Vahid Purbaba - Vəhid Purbaba
۱۲- افشین احمدی - Afshin Ahmadi - Əfşin Əhmədi
۱۳- حمایت احمدی - Hemayat Ahmadi - Himayət Əhmədi
۱۴- سخاوت جنگجو - Sakhavat Jangju - Səxavət Cəngcu
۱۵- امیر عباس بناکاظمی - Amir Abbas Banakazemi - Əmir Abbas Bənakazimi
۱۶- ابوالفضل نصیریان - Abolfazl Nasirian - Əbulfəz Nəsirian
۱۷- ابراهیم فرجزاده - Ebrahim Farajzadeh - İbrahim Fərəczadə
۱۸- محمد رضایی - Mohammad Rezayi - Məhəmməd Rizayi

Miandoab) Qosahchai) - قوشاچای - Miandab) Qoşaçai):
۱- جلال کویدریلو (کودعلیلو یا کردعلیلو) - Jalal Koydarilu - Cəlal Kuydərli
۲- شاهین حسنی - Shahin Hasani - Şahin Həsəni
۳- مهدی بازمانی - Mahdi Bazmani - Mehdi Bazmani
۴- بهکام محمدی - Behkam Mohammadi - Behkam Məhəmmədi
۵- امیر آقازاده - Amir Agazadeh - Əmir Ağazadə
۶- مجید هاشمپور - Majid Hashempur - Məcid Haşımpur
۷- عین الله آهنگری - Einollah Ahangari - Einullah Ahəngəri
۸- امیر ثقفی - Amir Sagafi - Əmir Səqəfi
۹- مقصود فتحی - Maqsoud Fathi - Məqsud Fəthi
۱۰- نادر امانی - Nader Amani - Nadir Əmani
۱۱- ؟ علیپور - ? Alipour - ? Əlipur
۱۲- ؟ قوی بازو - ? Qavibazou - ? Qəvibazu
۱۳- علی سلطانی - Ali Soltani - Əli Sultani
۱۴- مصطفی دولتخواه - Mostafa Dolatkhah - Mustafa Duvlətxah
۱۵- داریوش عندلیبی (عندلیبیان) - Darioush Andalibi - Dariuş Əndəlibi
۱۶- میلاد توکلی - Milad Tavakkoli - Milad Təvəkkuli
۱۷- شاهرخ فرامرزی - Shahrokh Faramarzi - Şahrux Fəramərzi
۱۸ - ؟ (محسن) فرامرزی (شاهرخ-ون آتاسی) - ? Faramarzi - Fəramərzi
۱۹ - مرتضی لک - Morteza Lak - Murtuza Lək

Naqadeh) Sulduz) - سولدوز - Nəğədə) Sulduz):
۱- مهدی (ائلمان) نوری - Mehdi Nouri - Mehdi Nuri
۲- میرعلی رضایی - Mir Ali Reazyi - Mirəli Rizayi
۳- ابراهیم معینی- Ebrahim Moeini - İbrahim Moyini
۴- فرامرز غلامزاده - Faramarz Golamzadeh - Fəramərz Ğulamzadə
۵- عیسی یگانه - Eisa Yeganeh - İsa Yeganə
۶- اسماعیل بهرامی - Ismaeil Bahrami - İsmayil Bəhrami
۷- کریم نعیمی - Karim Naeimi - Kətim Nəyimi
۸- بهزاد قوچایی - Behzad Quchaei - Behzad Quçayi
۹- مصطفی قاسمی - Mostafa Qasemi - Mustafa Qasimi
۱۰- مهدی واحدی - Mehdi Vahedi - Mehdi Vahidi

Ardabil - اردبیل - Ərdəbil:
۱- مهدی محمد پور - Mehdi Mahammadpour - Mehdi Məhəmmədpur
۲- داوود محمدی - Davoud Mahammadi - Davud Məhəmmədi
۳- حسین محمدی - Hosein Mohammadi - Husein Məhəmmədi
۴- حسن اسدی - Hasan Asadi - Həsən Əsədi
۵- پیمان بهرامی - Peiman Bahrami - Peyman Bəhrami

Tehran - تهران - Tehran:
۱- حسین سببی - Hosein Sababi - Husein Səbəbi
۲- حمید خانلو - Hamid Khanlu - Həmid Xanlu
۳- اکبر آزاد - Akbar Azad - Əkbər Azad
۴- علیرضا حمیده خو - Alireza Hamide-khu - Əliriza Həmidə-xu

Urumieh) Urmu) - اورمو - Urumyiə) Urmu):
۱- وحید بهادری - Vahid Bahadori - Vəhid Bahaduri
۲- سعید نصیری - Saeid Nasiri - Səyid Nəsiri
۳- محمد حسین پورقربانی - Mohammad Hosein Pur Qorbani - Məhəmməd Husein Pur Qurbani
۴- (خانم) شفقی - Mrs ? Shafaqi - Xanim ? Şəfəqi
۵- رضا خزری - Reza Khazari - Riza Xəzəri
۶- عیوض طهامی - Eivaz Tahami - Eyvəz Təhami
۷- ایرج ملاپرس آذر - Eiraj Mollapress Azar - İrıc Mullapres
۸- باقر احمدیان - Baqer Ahmadian - Baqir Əhmədian
۹- علیرضا قمی - Alireza Qomi - Əlirza Qumi
۱۰- خدایار تیموری - Khodayar Teimouri - Khudayar Teimuri
۱۱- رسول جعفری - Rasoul Jafari - Rəsul Cəfəri
۱۲- اتابک تیموری - Atabak Teimouri - Ətabək Teimuri
۱۳- هادی سرخوش - Hadi Sarkhosh - Hadi Sərxoş
۱۴- صاحبعلی خدابخش (ائلیاز یئکنلی) - Sahebali Khodabakhsh - Sahibəli Xudabəxş

Ahar - اهر - Əhər:
۱- حمداله اوغلانلاری - Hamdollah Oglanlari - Həmdullah Oğlanlari
۲- رضا خضری - Reza Khezri - Riza Xəzəri
۳- فرج نوری - Faraj Nouri - Fərəc Nuri
۴- ابراهیم نوری - Ebrahim Nouri - İbrahim Nuri
۵- صالح ملا عباسی - Saleh Molla Abbasi - Saleh Malla Abbasi
۶- مرتضی محمدی - Morteza Mohammadi - Murtuza Məhəmmədi

Maragheh) Maragha) - ماراغا - Mərağə) Marağa):
۱- داوود عظیم زاده - Davoud Azimzadeh - Davud Əzimzadə
۲- مجید پژوه فام - Majid Pajhohfam - Məcid Pəjuhfam
۳- حامد یگانه پور - Hamed Yeganeh - Hamed Yeganəpur
۴- علیرضا حقی - Alireza Haqqi - Əliriza Həqqi
۵- مصطفی قلیزاده - Mostafa Qolizadeh - Mustafa Qulizadə
۶- کمال برزی - Kamal Barzi - Kəmal Bərzi
۷- ارسلان آزمندیان - Arsalan Azmandian - Ərsəlan Azməndian

Meshkinshehr) Khiav) - خیاو - Meşkinşəhr) Xiav):
۱- بیت الله بازرگان - Beytollah Bazargan - Beitullah Bazərqan

Qom) Qum) - قوم - Qom) Qum):
۱- حمید شفاجو - Hamid Shafaju - Həmid Şəfacu
۲- حجت الاسلام عظیمی قدیم - Hujjet-ol-islam Azimi Qadim - Huccətulislam Əzimi Qədim
۳- سیّد حیدر بیات - Seyyed Heydar Bayat - Seyyed Heydər Bayat
۴- فتح الله ذوقی - Fathollah Zoqi - Fəthullah Zovqi
۵- یوسف سلیمانی - Yusef Solaymani - Yusuf Suleimani
۶- جلال ذوالفقاری - Jalal Zolfagari - Cəlal Zulfəqari
۷- حمید حسن وند - Hamid Hasanvand - Həmid Həsənvənd

Zanjan) Zangan) - زنگان - Zəncan) Zəngan):
ائلناز (تئلناز) نعمتی - Elnaz Nemati - Elnaz Neməti













هیچ کس حق ایستادن در خیابان را ندارد
اورمونیوز(۱خرداد ۱۳۸۶ - ساعت۵:۴۵ بعد از ظهر): تجمع بسیاری محسوسی از مردم دراطراف عطایی و در خیابان امام مشاهده می شود ولی تاکنون حرکت خاصی صورت نگرفته است. فقط در این دو خیابان هزاران مأمور نیروی انتظامی و امنیتی مستقر شده اند. مأموران مانع از تجمع بیش از ۳ نفر شده و از ایستادن مردم در یک مکان خاص جلوگیری می کنند. کسانی که سرپیچی می کنند، تهدید به بازداشت می شوند. لباس شخصی ها مخصوصاً جوانان دبیرستانی و کم سن و سال را تهدید می کنند. در ضمن مسجد های “میرحسن خان” و “دمیرچی خانا” واقع در خیابان سرداران مملو از بسیجی و نیروهای سپاه می باشد.

…………………………….

جو نظامی در مغان شهر ( پارساباد مغان)
یک روز مانده به 1 خرداد سالگرد اعتراضات خرداد ماه آذربایجان فشارها بر فعالان آذربایجانی افزایش یافته و دهها تن فعال آذرزبایجانی بازداشت شده اند.

بنا به گزارشات رسیده از مغان شهر ( پارساباد مغان) در این شهر دهها فعال فرهنگی دستگیر و هم اکنون در بازداشتگاههای وزارت اطاعات به سر می برند. ماموران امنیتی و یگان ویژه با ماشینهای مخصوص و موتوری جو رعب و وحشت را بر شهر حاکم نموده اند.

طی روزهای گذشته فعالین مغانی با دادن بیانیه و پخش اعلامیه های مردم را به تظاهرات 1 خرداد فراخوانده بود اند.

………………………….



فیروزی دادستان عمومی تبریز: با هر گونه تحرکی مقابله می کنیم
فیروزی دادستان عمومی تبریز طی گفتگویی با نشریه ساقی با اشاره به نزدیکی اول خرداد و تحرکاتی که در آن سوی مرزها و از طریق کانالهای‌ماهواره ای مشاهده می شود گفت: خوشبختانه وضعیت استان به شکل مطلوب است و هیچگونه تحرکی مبنی بر ناامن بودن استان مشاهده نمی شود و اگر هم عده ای بخواهند ایجاد ناامنی کنند به شدت با آنها برخورد خواهیم کرد. دادستان تبریز با تأکید بر این نکته که تمهیدات لازم برای مقابله با هرگونه ناامنی و تحرکات داخلی و خارجی اندیشیده شده گفت: اکنون استان ما یکی از امن ترین استانهای کشور است و این در سایه تلاشهای شبانه روزی مسئولان ذیربط حاصل شده است.

……………………………….

استاد حسن دمیرچی دستگیر شده است
گفته می شود استاد حسن دمیرچی، یکی از چهره های سرشناس حرکت ملی آذربایجان، شب گذشته دستگیر و به مکان نامعلومی برده شده است. خانواده وی در نگرانی شدیدی بسر می برند. لازم به ذکر است که استاد نزدیک به هفتاد سال دارد و از ناراحتی قلبی رنج می برد. وی سال گذشته نیز همزمان با اول خرداد ماه، قیام عظیم مردم تبریز، بازداشت و برای ماهها در زندان آپارتاید بسر برد.

……………………….

مرند در آستانه قیام ملی
بنا به گزارشات رسیده از مرند لحظه به لحظه بر تعداد افراد حاضر در خیابانهای منتهی به بازار افزوده می شود مسجد المهدی واقع در خیابان امام مملو از نیروهای ضد شورش است.

لازم به ذکر است که ساعت اعلامی برای تجمع در شهر مرندساعت 6.00 میباشد

دیروز فرمانده نیروی انتظامی مرند ضمن هشدار به کسبه و اصناف مرند بازاریانرا از هر گونه شرکت در تجمع مذکور بر حذر داشته وتاکید کرده به هیچ وجه در هر شرایطی نباید بازار بسته شود

………………………….

اکثر فعالین حرکت ملی در خوی به اداره اطلاعات فراخوانده­ شده اند
امروز سه­شنبه اول خرداد ماه همزمان با قیام ملت آذربایجان در بقیه شهرهای آذربایجان، شهر خوی نیز برای قیام آماده می­کند از چند روز قبل اکثر فعالین حرکت ملی در خوی به اداره اطلاعات فراخوانده­اند و بعضی­ از افراد را نیز نتوانسته­اند دستگیر کنند. امروز شهر در فضای امنیتی کامل بسر می­برد، نیروهای امنیتی خیابان فرمانداری را که موسسه اورین در آن قرار دارد بشدت تحت کنترل دارند. همچنین منطقه ای که ابراهیم جعفرزاده(خیابان استاد شهریار) در آنجا ساکن هست در کنترل نیروهای امنیتی قرار دارد. فعالین خویی خارج از شهرخوی نیز به اداره اطلاعات خوی فراخوانده شده­اند

تعداد افرادی که به اداره اطلاعات فراخوانده شده­اند بیش از 300 نفر گزارش شده­است.

امروز دو نفر دیگر از فعالین حرکت ملی آذربایجان در قوشاچای دستگیر شدند. مرتضی لک و پدر شاهرخ فرامرزی امروز توسط افراد امنیتی دستگیر شدند.

…………………………

جو شدید امنیتی در اورمیه
اورمونیوز(۱خرداد ۱۳۸۶- ساعت ۴ بعدازظهر): با نزدیکی به موعد اعتراضات ترکهای آذربایجان در شهر اورمیه، نیروهای امنیتی کنترل و حضور خود را در شهر اورمیه بیشتر کرده و با استقرار نیروهای انتظامی و لباس شخصی در تمامی خیابان های اصلی شهر و گشت خودروهای یگان ویژه سعی در ایجاد رعب و وحشت در سطح شهر دارند. جوانانی که بیش از دو یا سه نفر د خیابانهای اصلی دیده می شوند از طرف مأموران مورد سؤال قرار گرفته و بعضی از آنها مورد تفتیش بدنی قرار می گیرند. به جوانان گفته می می شود خیابانهای اصلی را ترک کنند. آنچه که برای هربیننده ای در نگاه اول مشهود است جو امنیتی و نظامی بسیار شدیدی است که بر شهر حاکم گشته است و طبق اخبار رسیده از دانشگاه نیز امروز صبح نیروهای حراست دانشگاه چند برابر شده و به همراه نیروهای اطلاعاتی وامنیتی در سطح دانشگاه به گشت زنی مشغول بوده و از تمامی کسانی که وارد دانشگاه می شد بر خلاف روزهای گذشته کارت دانشجویی می خواستند و در برخی موارد نیزاقدام به تفتیش کیف و موبایل دانشجویان می کردند.

…………………

دستگیری فعالان اهری
اورمونیوز(۱خرداد ۱۳۸۶): مأموران اداره اطلاعات اهر دیشب ضمن حمله به خانه عده از فعالان حرکت ملی اذربایجان در این شهر اقدام به دستگیری عده ای از آنان نمودند. صالح ملاعباسی و مرتضی محمدی از جمله دستگیرشدگان هستند. فعالان مزبور سابقه دستگیری داشته و با قرار وثیقه آزاد شده بودند.

………………………….

شعار بر علیه شوونیسم حاکم بر ایران
اورمونیوز(۱خرداد ۱۳۸۶- ساعت ۶:۳۰ بعد از ظهر): بیش از هزار نفر با تجمع در میدان عطایی برعلیه شوونیسم و فاشیسم قومی حاکم بر کشور ایران شعار سردادند. شعار دهندگان توسط نیروهای یگان ویژه مورد حمله قرار گرفتند. در این میان چند نفر از جوانان که هویتشان هنوز مشخص نمی باشد، توسط نیرهای امنیتی دستگیر شده اند. شهر را التهاب خاصی فرا گرفته است به گونه ای که کوچه پس کوچه های منتهی به خیابان امام صحنه تعقیب و گریز جوانان توسط نیروهای انتظامی گشته است و حدود سه نفر از این جوانان نیز در مقابل بیمارستان عارفیان دستگیر شده اند .

……………………

حکومت نظامی در مرند
اورمونیوز(۱ خرداد ۱۳۸۶) در شهر مرند کاملاً فضای حکومت نظامی حکمفرماست. شمار نیروهای نظامی و ضد شورش در مرکز شهر به طرز قابل چشم گیری افزایش یافته است. رفت و آمد مردم به شدت کنترل می شود. بازار تعطیل شده است. یک ساعت قبل گروهی از جوانان حرکت ملی آذربایجان از مقابل مسجد المهدی تظاهرات ضد شوونیستی خود را اغاز نموده اند. تجمع کنندگان با یورش قوای ضد شورش پراکنده شدند. گفته می شود محل تجمع به مقابل مسجد قیام منتقل شده است. زمان اعلام شده برای آغاز اعتراضات در مرند ساعت ۶ بعد از ظهر است.

……………………..

بر تعداد جمعیت در اطراف خیابان عطایی افزوده می شود
اورمونیوز(۱ خرداد۱۳۸۶ - ۴:۴۵ بعد از ظهر): اکنون شهر کاملا در حالت نظامی به سر می برد به گونه ای که بیشتر شبیه یک پادگان نظامی میباشد و حدود سی موتورسوار یگان ویژه روی پل عطایی مستقر هستند. نیروهای یگان ویژه نیز در هتل رضا و چند پارکینگ به حالت آماده باش حاضر می باشند و نیروهای انتظامی و لباس شخص در گروههای ۳ نفری در خیابان مشغول گشت زنی بوده و از تجمع بیش از سه نفری در سطح شهر ممانعت به عمل می آورند اما آن چه که مشهود است رفته رفته بر تعداد جمعیت در اطراف عطایی و خیابان امام افزوده می شود.

…………………………..

دانشگاه تبریز و آرامش قبل از طوفان
ساعت ۱۴-اول خرداد ۱۳۸۶، پیش بینی اتفاقات سیاسی اگرچه در کشورهای دمکراتیک و چند حزبی برای روزنامه نگاران و کارشناسان سیاسی-امنیتی راحت باشد، اما بر عکس در کشورهای توتالیتر که هر گونه اعتراضی با گلوله پاسخ داده می شود بمراتب مشکل و بعضا حتی غیر ممکن است. امروز عصر در تبریز چه اتفاق خواهد افتاد؟ آیا همچون سال گذشته مردم به خیابانها خواهند ریخت و یا نه با سکوت معنی دارشان منتظر فرصتی مناسب و دیگر برای اعتراض خواهند بود؟ بی شک تا ساعتی دیگر جواب این سوال و سوالهایی از این دست روشن خواهد گردید.

امروز از صبح هیجان غریبی وجود فعالین و دانشجویان را گرفته است. بنظر می رسد تبریز پیر آبستن تحولاتی بزرگ است. بر اساس خبرهای رسیده ورود و خروج دانشجویان در سر دانشگاه تبریز شدیدا کنترل می شود و به دانشجوئی که کارت دانشجوئی بهمراه ندارد به هیچ وجه اجازه ورود به دانشگاه داده نمی شود. داشجویان با توزیع خبرنامه ها و چسباندن عکس شهدای خرداد سال گذشته به بولتنهای دانشجوئی از هم اینک به گرامی داشتن این روز پرداخته اند.

………………………

اهرده توتوقلانان وار
آلدیغیمیز سون معلوماتا گوره دونن گئجه اردیبهشت آی نین ۳۱ ینده اهر شهرینده یاشایان و اسکی اویرنجی فعاللاریندان اولان صالح ملاعباسی ایله بیرلیکده مرتضی محمدی توتوقلانمیشلار.

………………………………….

دادگاه عباس لیسانی (فعال هویت طلب آذربایجانی)
وکیل مدافع عباس لسانی از متهمان پرونده‌ی حوادث چندی پیش آذربایجان از برگزاری جلسه دادگاه تجدیدنظر موکلش در شعبه ۶ دادگاه تجدیدنظر استان آذربایجان شرقی خبر داد.

محمدرضا فقیهی در گفت‌وگو با خبرنگار حقوقی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، اظهار داشت: موکلم در این جلسه از زندان اردبیل برای دفاع به جلسه دادگاه اعزام شده بود و من هم لایحه‌ای را ارایه کردم و منتظر رای نهایی دادگاه هستیم.

وی افزود: موکلم پیش از این از سوی دادگاه عمومی کلیبر به اتهام تبلیغ علیه نظام به یک سال حبس محکوم شده بود و در پرونده‌ای دیگر نیز با همین عنوان اتهامی به یک سال حبس محکوم شده بود که با تجمیع این دو پرونده توامان به آنها رسیدگی می‌شود.

فقیهی گفت: اگر اعمال ارتکابی موکلم جرم شناخته شود در این قضیه تعدد جرم طبعا بایستی برای اعمال عباس لسانی حسب ماده ۴۷ قانون مجازات اسلامی یک مجازات تعیین شود.

www.lesani.wordpress.com

« دستگیری بیش از ۱۵۰ نفر در آذربایجان
آنا یارپاق
Yenises©2007 آذربایجان چاغداش دوشونجه سینین سسی


پیام های دیگران ( نظر بدین ) link جمعه، 18 خرداد، 1386 - yoldash salam

اسناد فیلم سیصد



سلسله ی هخامنشیان امپراتوری شیطان!


مطلب زیر،مقاله ای است که یک محقق و هنر شناس تاریخ، به نام جاناتان جونز، در شماره ۸ سپتامبر نشریه ی گاردین لندن به مناسبت برگزاری نمایشگاه هخامنشی با نام «امپراتوری فراموش شده» در موزه ی بریتانیا نگاشته است. در دو سال گذشته لندن بزرگ ترین مرکز اورژانس برای دادن تنفس مصنوعی به سلسله ی هخامنشیان بوده که حیات رسمی آن ها را مجموعه ی کتاب های «تاملی در بنیان تاریخ ایران» به پایان برده است. اینک نفس ایران شناسی جهانی به شماره افتاده و کسانی که در ۱۰۰ سال اخیر بلامعارض دروغ ساخته اند، اینک برای جلب توجه یک نمایشگاه ایران شناسی نیز نیازمند دست به دامنی وزیر امور خارجه انگلستان اند که معلوم نیست از چّه مسیر و چه گونه متخصص تاریخ هخامنشی شده است! گرچه اطلاعات نویسنده مقاله درباره ی هخامنشیان نیز مفصلا آغشته به تصورات بزرگ انگارانه است، اما لااقل نشان می دهد که با معمولی ترین نگاه بی تعصب نیز می توان ناتوانی و غریبگی بنیادین هخامنشیان با حضور و هستی مردم شرق میانه را بازشناسی کرد.> در هفته ی اخیر بار دیگر به دیدار مراکز و مانده های تاریخی و باستانی منتسب به هخامنشیان رفتم و با نشانه های روشنی که اینک به دست دارم بدون ذره ای ابهام مدعی می شوم که تاریخ هخامنشیان پس از پوریم و مرگ داریوش اول به پایان می رسد و تمام کرونولوژی موجود در باره ی دوران تسلط خشایارشا و داریوش و اردشیر اول و دوم و سوم، و از جمله حمله ی خشایارشا به یونان، به کلی افسانه ی جاعلانه و غیرمستند است، برای هیچ یک از داده های موجود در موضوع هخامنشیان کم ترین اطمینانی نمی توان قائل شد و تنها توصیفی که برای دوران تسلط نسبی و بسیار کوتاه مدت این سلسله از نظر تاریخی قابل پذیرش است، ظهور دسته ای نظامی وحشی در اختیار یهودیان است که کم ترین آثار تمدنی، حتی در حد ضرب سکه، از خود به یادگار نگذارده اند و مانده های معماری نیمه کاره ی آنان، که به شوش و زیگورات تخت جمشید منحصر است، گواهی می دهد که به خاطر مقاومت سراسری اقوام شرق میانه، که هرگز تسلیم هخامنشیان نشدند، حتی در اتمام یک بنای کوچک قابل سکونت نیز ناتوان مانده اند. اینک مقاله ی آقای جونز را بخوانید. من این مقاله را برای تنبیه آن کسانی نصب می کنم که پیش خود گمان می کنند هیچ نظریه ای در هیچ زمینه ای تا به وسیله ی یک غربی معمولا در علوم انسانی ناآگاه و بی سواد تایید نشود، قابل اطمینان و پذیرش نیست وگرنه تمام این مقاله ارزش تحقیقاتی پاراگرافی از کتاب های تاملی در بنیان تاریخ ایران را ندارد. امپراتوری شیطان! پادشاهان پارس جنایت کاران بزرگ تاریخ بوده اند. آیا نمایشگاه موزه ی بریتانیا امروزه قصد دارد آنان را عادل نشان دهد؟ کاری از جاناتان جونز، منتقد تاریخ هنر، روزنامه ی گاردین، چاپ لندن، پنج شنبه ۸ سپتامبر ۲۰۰۵ ترجمه ی مهرداد بامدادان، شیرازعنوان

ارمن سه‌شنبه 22 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 09:59 ب.ظ

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد.
Jump to: ناوبری, جستجو
الفبای زبان ارمنی هنگامی ابداع شد که منطقه ارمنی نشین از نظر سیاسی میان دو کشور توانمند آن زمان یعنی ایران و روم بخش شده بود و ارزشهای ملی، قومی و فرهنگی تیره ارمنی در آستانه ویرانی و نابودی قرار داشت. کاهنی به نام مسروپ ماشتوس ابداع کننده الفبای ارمنی است. مسروپ همراه با شاگردان خود به جای جای ارمنستان سفر می‌کرد و به ترویج مسیحیگری می‌پرداخت و همین سبب شد که او بیش از پیش خطر نابودی دین، فرهنگ و تمدن ملت خود را احساس کند، چرا که نبود یک الفبای ارمنی آشنایی مردم با دین را دشوار می‌ساخت. بنابراین در اندیشه ابداع زبان نوشتاری ارمنی افتاد. مسروپ برای تحقق آرمان خویش به مرکز رفت و اندیشه خود را با جاثلیق ساهاک پارتو در میان گذاشت و به یاری وی توانست نظر ورامشاپوه، پادشاه ارمنستان شرقی را نیز جلب نماید. مسروپ گروهی از جوانان را راهی اِدیسا کرد تا زبان سریانی را بیاموزند و گروهی را به ساموسات فرستاد تا زبان یونانی را فرا گیرند و خود در کانون علمی بزرگ آنجا، سامانه آوایی، هجایی و نوشتار زبان‌های گوناگون را بررسید. الفبایی که مسروپ ماشتوس ابداع کرد دارای ویژگی‌های زیر است:

هر واج تنها یک نشانه ویژه دارد.
سوی نوشتن این الفبا از چپ به راست است .
الفبای ابداعی وی نشانه‌های زیر و زبر و خط و نقطه ندارد .
در همین حین کتاب مقدس عهد عتیق و عهد جدید و دیگر متون دینی، دانشی و فلسفی به زبان ارمنی ترجمه شد و در پی این جنبش فرهنگی، سده پنجم زایشی به سده زرین فرهنگ ارمنی شهرت دارد. مسروپ ماشتوس به پاس خدمات خود در زمره قدیسان کلیسای ارمنی جای گرفت. او در سال ۴۴۰ میلادی چشم از جهان فرو بست و در روستای اوشاکان به خاک سپرده شد.

حروف الفبای ارمنی:

نام حرف حروف کوچک حروف بزرگ تلفظ ارزش عددی
Ayb ա Ա آ 1
Ben բ Բ ب 2
Gim գ Գ گ 3
Da դ Դ د 4
Yech` ե Ե اِ، یِ 5
Za զ Զ ز 6
Eh է Է اِ 7
Ët` ը Ը آ 8
T`o թ Թ ت 9
Zhe ժ Ժ ژ 10
Ini ի Ի ای 20
Liun լ Լ ل 30
Xeh խ Խ خ 40
C'a ծ Ծ تس 50
Ken կ Կ ک 60
Ho հ Հ ه 70
Dz'a ձ Ձ دز 80
Ghat ղ Ղ غ 90
Cheh ճ Ճ چ 100
Men մ Մ م 200
Yi յ Յ ی 300
Nu ն Ն ن 400
Sha շ Շ ش 500
Vo ո Ո اُ، وُ 600
Ch`a չ Չ چ 700
Peh պ Պ پ 800
Jheh ջ Ջ ج 900
Rra ռ Ռ ر 1000
Seh ս Ս س 2000
Vew վ Վ و 3000
Tiun տ Տ ت 4000
Reh ր Ր ر 5000
C`o ց Ց تس 6000
Hiun ւ Ւ و 7000
P`iur փ Փ پ 8000
K`eh ք Ք ک 9000
Oh օ Օ اُ 10000
Feh ֆ Ֆ ف 20000

[ بدون نام ] سه‌شنبه 22 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 10:00 ب.ظ

ریشه‌های زبان ارمنی همانگونه که احتمالاً میدانید زبانها نیز مانند انسان‌ها خانواده دارند. پسرخاله و دختر عمو دارند. دارای بستگان دور و نزدیک هستند و غیره. این پدیده را دانشمندان در سده ۱۹ دریافتند و با همسنجی زبانهای گوناگون کم کم پیوند و جایگاه آنها نسبت به یکدیگر آشکار گشت. برای نمونه، آشکار و مشخص گشت که زبانهای هندی، فارسی، انگلیسی، روسی، ایتالیایی، ارمنی، آلبانیایی و بسیاری زبانهای دیگر همه از یک ریشه هستند و با هم همخانواده اند. یا نمونه دیگر اینکه زبانهای ترکی، مغولی و مجاری از یک خانواده اند. پیش از این یعنی زمانی که رسانه‌ها نبودند و تماسها محدود بود مردم همزبانی که کوچیده و دور از هم ساکن می‌شدند با گذر زمان زبانشان دگرگون می‌شد و بدین وسیله زبانهای تازه‌ای پدید می‌‌آمدند. مثلآ کردی و فارسی و بلوچی و مازندرانی و تالشی یا طالشی غیره که از یک زبان اصلی بنام زبان اریانی نخستین منشعب شده اند. زبانهایی که در اصل از یک زبان اولیه منشعب شده‌اند را زبانهای همخانواده می‌گویند. فارسی با آن زبانهایی که در بالا گفتیم و در اصل با بیشتر زبانهای اروپایی و هندی از یک خانواده است که زبانشناسان به آن نام خانواده زبانهای هند و اروپایی (که پیش از جنگ جهانی دوم در غرب به آریایی معروف بود) داده اند. همه زبانهای هند و اروپایی از یک زبان منشعب شده‌اند که پیرامون ۶۰۰۰ سال پیش در جنوب روسیه وجود داشت. زبانشناسان نام آن را زبان هند و اروپایی نخستین گذاشته‌اند و توانسته‌اند با همسنجی زبانهای امروزی هند و اروپایی تا اندازه‌ای آن را بازسازی کنند. مردمی که به زبان هند و اروپایی نخستین سخن میگفتند از زیستگاه نخستین خود به دلایل گوناگونی مانند آمدن عصر یخبندان و فشار جمعیت به همه جهات کوچیدند. دسته‌ای به جنوب کوچیدند و ما ایرانیها از فرزندان آنها هستیم (گروهی هم از آن دسته به هندوستان رفتند و با مردم بومی تیره پوست آنجا درآمیختند). دسته‌ای به غرب رفتند و بیشتر اروپاییهای امروزی از فرزندان آنها هستند. اینها گروه‌های بزرگ بودند ولی گروه‌های کوچکی هم هستند که بصورت تکی از زادگاه نخستین هند و اروپایی‌ها کوچ کرده اند. یکی از آنها ارمنی‌ها هستند (گروه‌های دیگر تکی، یونانیها و آلبانیایی‌ها هستند).

ارمنی زبانها شاخه جدایی از هند و اروپاییها بودند که از راه آنجایی که الان بلغارستان است به آناتولی کوچیدند و در شرق آناتولی با قوم اورارتو درآمیختند. اورارتوها همنژاد با گرجی و چچن‌های امروزی بودند. از این آمیزش قوم ارمنی پدید آمد که همه آنها همان زبان هند و اروپایی ارمنی را صحبت کردند و زبان اورارتویی منقرض شد.

ارمنیها در تاریخ خود تأثیر بسیار زیادی از ایرانی‌ها گرفته اند. سالهای زیادی از تاریخ خود را به عنوان بخشی از شاهنشاهی ایران گذرانده‌اند و شاهان ایرانی نژاد زیادی بر آنها فرمان رانده اند. (منظور از این نوشته‌ها نازیدن و بالیدن به ایران و ایرانی و اینها نیست بلکه بازگفت واقعیتهای تاریخی است). باری. تاریخ باعث شده تا درصد بسیار بالایی از واژگان زبان ارمنی از زبانهای ایرانی وام گرفته شده است بگونه‌ای که زبانشناسان نخست فکر می‌کردند که زبان ارمنی یکی از زبانهای ایرانی است. ولی با پژوهش بیشتر آشکار گشت که ارمنی یک شاخه مستقل از زبانهای هند و اروپایی است. یعنی ارمنی با فارسی خویشاوند است ولی خویشاوندی آن بیشتر مانند دخترخاله است تا خواهر.

[ویرایش] جستارهای وابسته

ارمن سه‌شنبه 22 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 10:06 ب.ظ

ریشه‌های زبان ارمنی همانگونه که احتمالاً میدانید زبانها نیز مانند انسان‌ها خانواده دارند. پسرخاله و دختر عمو دارند. دارای بستگان دور و نزدیک هستند و غیره. این پدیده را دانشمندان در سده ۱۹ دریافتند و با همسنجی زبانهای گوناگون کم کم پیوند و جایگاه آنها نسبت به یکدیگر آشکار گشت. برای نمونه، آشکار و مشخص گشت که زبانهای هندی، فارسی، انگلیسی، روسی، ایتالیایی، ارمنی، آلبانیایی و بسیاری زبانهای دیگر همه از یک ریشه هستند و با هم همخانواده اند. یا نمونه دیگر اینکه زبانهای ترکی، مغولی و مجاری از یک خانواده اند. پیش از این یعنی زمانی که رسانه‌ها نبودند و تماسها محدود بود مردم همزبانی که کوچیده و دور از هم ساکن می‌شدند با گذر زمان زبانشان دگرگون می‌شد و بدین وسیله زبانهای تازه‌ای پدید می‌‌آمدند. مثلآ کردی و فارسی و بلوچی و مازندرانی و تالشی یا طالشی غیره که از یک زبان اصلی بنام زبان اریانی نخستین منشعب شده اند. زبانهایی که در اصل از یک زبان اولیه منشعب شده‌اند را زبانهای همخانواده می‌گویند. فارسی با آن زبانهایی که در بالا گفتیم و در اصل با بیشتر زبانهای اروپایی و هندی از یک خانواده است که زبانشناسان به آن نام خانواده زبانهای هند و اروپایی (که پیش از جنگ جهانی دوم در غرب به آریایی معروف بود) داده اند. همه زبانهای هند و اروپایی از یک زبان منشعب شده‌اند که پیرامون ۶۰۰۰ سال پیش در جنوب روسیه وجود داشت. زبانشناسان نام آن را زبان هند و اروپایی نخستین گذاشته‌اند و توانسته‌اند با همسنجی زبانهای امروزی هند و اروپایی تا اندازه‌ای آن را بازسازی کنند. مردمی که به زبان هند و اروپایی نخستین سخن میگفتند از زیستگاه نخستین خود به دلایل گوناگونی مانند آمدن عصر یخبندان و فشار جمعیت به همه جهات کوچیدند. دسته‌ای به جنوب کوچیدند و ما ایرانیها از فرزندان آنها هستیم (گروهی هم از آن دسته به هندوستان رفتند و با مردم بومی تیره پوست آنجا درآمیختند). دسته‌ای به غرب رفتند و بیشتر اروپاییهای امروزی از فرزندان آنها هستند. اینها گروه‌های بزرگ بودند ولی گروه‌های کوچکی هم هستند که بصورت تکی از زادگاه نخستین هند و اروپایی‌ها کوچ کرده اند. یکی از آنها ارمنی‌ها هستند (گروه‌های دیگر تکی، یونانیها و آلبانیایی‌ها هستند).

ارمنی زبانها شاخه جدایی از هند و اروپاییها بودند که از راه آنجایی که الان بلغارستان است به آناتولی کوچیدند و در شرق آناتولی با قوم اورارتو درآمیختند. اورارتوها همنژاد با گرجی و چچن‌های امروزی بودند. از این آمیزش قوم ارمنی پدید آمد که همه آنها همان زبان هند و اروپایی ارمنی را صحبت کردند و زبان اورارتویی منقرض شد.

ارمنیها در تاریخ خود تأثیر بسیار زیادی از ایرانی‌ها گرفته اند. سالهای زیادی از تاریخ خود را به عنوان بخشی از شاهنشاهی ایران گذرانده‌اند و شاهان ایرانی نژاد زیادی بر آنها فرمان رانده اند. (منظور از این نوشته‌ها نازیدن و بالیدن به ایران و ایرانی و اینها نیست بلکه بازگفت واقعیتهای تاریخی است). باری. تاریخ باعث شده تا درصد بسیار بالایی از واژگان زبان ارمنی از زبانهای ایرانی وام گرفته شده است بگونه‌ای که زبانشناسان نخست فکر می‌کردند که زبان ارمنی یکی از زبانهای ایرانی است. ولی با پژوهش بیشتر آشکار گشت که ارمنی یک شاخه مستقل از زبانهای هند و اروپایی است. یعنی ارمنی با فارسی خویشاوند است ولی خویشاوندی آن بیشتر مانند دخترخاله است تا خواهر.

[ویرایش] جستارهای وابسته

[ بدون نام ] سه‌شنبه 22 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 10:07 ب.ظ

ریشه‌های زبان ارمنی همانگونه که احتمالاً میدانید زبانها نیز مانند انسان‌ها خانواده دارند. پسرخاله و دختر عمو دارند. دارای بستگان دور و نزدیک هستند و غیره. این پدیده را دانشمندان در سده ۱۹ دریافتند و با همسنجی زبانهای گوناگون کم کم پیوند و جایگاه آنها نسبت به یکدیگر آشکار گشت. برای نمونه، آشکار و مشخص گشت که زبانهای هندی، فارسی، انگلیسی، روسی، ایتالیایی، ارمنی، آلبانیایی و بسیاری زبانهای دیگر همه از یک ریشه هستند و با هم همخانواده اند. یا نمونه دیگر اینکه زبانهای ترکی، مغولی و مجاری از یک خانواده اند. پیش از این یعنی زمانی که رسانه‌ها نبودند و تماسها محدود بود مردم همزبانی که کوچیده و دور از هم ساکن می‌شدند با گذر زمان زبانشان دگرگون می‌شد و بدین وسیله زبانهای تازه‌ای پدید می‌‌آمدند. مثلآ کردی و فارسی و بلوچی و مازندرانی و تالشی یا طالشی غیره که از یک زبان اصلی بنام زبان اریانی نخستین منشعب شده اند. زبانهایی که در اصل از یک زبان اولیه منشعب شده‌اند را زبانهای همخانواده می‌گویند. فارسی با آن زبانهایی که در بالا گفتیم و در اصل با بیشتر زبانهای اروپایی و هندی از یک خانواده است که زبانشناسان به آن نام خانواده زبانهای هند و اروپایی (که پیش از جنگ جهانی دوم در غرب به آریایی معروف بود) داده اند. همه زبانهای هند و اروپایی از یک زبان منشعب شده‌اند که پیرامون ۶۰۰۰ سال پیش در جنوب روسیه وجود داشت. زبانشناسان نام آن را زبان هند و اروپایی نخستین گذاشته‌اند و توانسته‌اند با همسنجی زبانهای امروزی هند و اروپایی تا اندازه‌ای آن را بازسازی کنند. مردمی که به زبان هند و اروپایی نخستین سخن میگفتند از زیستگاه نخستین خود به دلایل گوناگونی مانند آمدن عصر یخبندان و فشار جمعیت به همه جهات کوچیدند. دسته‌ای به جنوب کوچیدند و ما ایرانیها از فرزندان آنها هستیم (گروهی هم از آن دسته به هندوستان رفتند و با مردم بومی تیره پوست آنجا درآمیختند). دسته‌ای به غرب رفتند و بیشتر اروپاییهای امروزی از فرزندان آنها هستند. اینها گروه‌های بزرگ بودند ولی گروه‌های کوچکی هم هستند که بصورت تکی از زادگاه نخستین هند و اروپایی‌ها کوچ کرده اند. یکی از آنها ارمنی‌ها هستند (گروه‌های دیگر تکی، یونانیها و آلبانیایی‌ها هستند).

ارمنی زبانها شاخه جدایی از هند و اروپاییها بودند که از راه آنجایی که الان بلغارستان است به آناتولی کوچیدند و در شرق آناتولی با قوم اورارتو درآمیختند. اورارتوها همنژاد با گرجی و چچن‌های امروزی بودند. از این آمیزش قوم ارمنی پدید آمد که همه آنها همان زبان هند و اروپایی ارمنی را صحبت کردند و زبان اورارتویی منقرض شد.

ارمنیها در تاریخ خود تأثیر بسیار زیادی از ایرانی‌ها گرفته اند. سالهای زیادی از تاریخ خود را به عنوان بخشی از شاهنشاهی ایران گذرانده‌اند و شاهان ایرانی نژاد زیادی بر آنها فرمان رانده اند. (منظور از این نوشته‌ها نازیدن و بالیدن به ایران و ایرانی و اینها نیست بلکه بازگفت واقعیتهای تاریخی است). باری. تاریخ باعث شده تا درصد بسیار بالایی از واژگان زبان ارمنی از زبانهای ایرانی وام گرفته شده است بگونه‌ای که زبانشناسان نخست فکر می‌کردند که زبان ارمنی یکی از زبانهای ایرانی است. ولی با پژوهش بیشتر آشکار گشت که ارمنی یک شاخه مستقل از زبانهای هند و اروپایی است. یعنی ارمنی با فارسی خویشاوند است ولی خویشاوندی آن بیشتر مانند دخترخاله است تا خواهر.

[ویرایش] جستارهای وابسته

امن سه‌شنبه 22 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 10:10 ب.ظ

ریشه‌های زبان ارمنی همانگونه که احتمالاً میدانید زبانها نیز مانند انسان‌ها خانواده دارند. پسرخاله و دختر عمو دارند. دارای بستگان دور و نزدیک هستند و غیره. این پدیده را دانشمندان در سده ۱۹ دریافتند و با همسنجی زبانهای گوناگون کم کم پیوند و جایگاه آنها نسبت به یکدیگر آشکار گشت. برای نمونه، آشکار و مشخص گشت که زبانهای هندی، فارسی، انگلیسی، روسی، ایتالیایی، ارمنی، آلبانیایی و بسیاری زبانهای دیگر همه از یک ریشه هستند و با هم همخانواده اند. یا نمونه دیگر اینکه زبانهای ترکی، مغولی و مجاری از یک خانواده اند. پیش از این یعنی زمانی که رسانه‌ها نبودند و تماسها محدود بود مردم همزبانی که کوچیده و دور از هم ساکن می‌شدند با گذر زمان زبانشان دگرگون می‌شد و بدین وسیله زبانهای تازه‌ای پدید می‌‌آمدند. مثلآ کردی و فارسی و بلوچی و مازندرانی و تالشی یا طالشی غیره که از یک زبان اصلی بنام زبان اریانی نخستین منشعب شده اند. زبانهایی که در اصل از یک زبان اولیه منشعب شده‌اند را زبانهای همخانواده می‌گویند. فارسی با آن زبانهایی که در بالا گفتیم و در اصل با بیشتر زبانهای اروپایی و هندی از یک خانواده است که زبانشناسان به آن نام خانواده زبانهای هند و اروپایی (که پیش از جنگ جهانی دوم در غرب به آریایی معروف بود) داده اند. همه زبانهای هند و اروپایی از یک زبان منشعب شده‌اند که پیرامون ۶۰۰۰ سال پیش در جنوب روسیه وجود داشت. زبانشناسان نام آن را زبان هند و اروپایی نخستین گذاشته‌اند و توانسته‌اند با همسنجی زبانهای امروزی هند و اروپایی تا اندازه‌ای آن را بازسازی کنند. مردمی که به زبان هند و اروپایی نخستین سخن میگفتند از زیستگاه نخستین خود به دلایل گوناگونی مانند آمدن عصر یخبندان و فشار جمعیت به همه جهات کوچیدند. دسته‌ای به جنوب کوچیدند و ما ایرانیها از فرزندان آنها هستیم (گروهی هم از آن دسته به هندوستان رفتند و با مردم بومی تیره پوست آنجا درآمیختند). دسته‌ای به غرب رفتند و بیشتر اروپاییهای امروزی از فرزندان آنها هستند. اینها گروه‌های بزرگ بودند ولی گروه‌های کوچکی هم هستند که بصورت تکی از زادگاه نخستین هند و اروپایی‌ها کوچ کرده اند. یکی از آنها ارمنی‌ها هستند (گروه‌های دیگر تکی، یونانیها و آلبانیایی‌ها هستند).

ارمنی زبانها شاخه جدایی از هند و اروپاییها بودند که از راه آنجایی که الان بلغارستان است به آناتولی کوچیدند و در شرق آناتولی با قوم اورارتو درآمیختند. اورارتوها همنژاد با گرجی و چچن‌های امروزی بودند. از این آمیزش قوم ارمنی پدید آمد که همه آنها همان زبان هند و اروپایی ارمنی را صحبت کردند و زبان اورارتویی منقرض شد.

ارمنیها در تاریخ خود تأثیر بسیار زیادی از ایرانی‌ها گرفته اند. سالهای زیادی از تاریخ خود را به عنوان بخشی از شاهنشاهی ایران گذرانده‌اند و شاهان ایرانی نژاد زیادی بر آنها فرمان رانده اند. (منظور از این نوشته‌ها نازیدن و بالیدن به ایران و ایرانی و اینها نیست بلکه بازگفت واقعیتهای تاریخی است). باری. تاریخ باعث شده تا درصد بسیار بالایی از واژگان زبان ارمنی از زبانهای ایرانی وام گرفته شده است بگونه‌ای که زبانشناسان نخست فکر می‌کردند که زبان ارمنی یکی از زبانهای ایرانی است. ولی با پژوهش بیشتر آشکار گشت که ارمنی یک شاخه مستقل از زبانهای هند و اروپایی است. یعنی ارمنی با فارسی خویشاوند است ولی خویشاوندی آن بیشتر مانند دخترخاله است تا خواهر.

[ویرایش] جستارهای وابسته

ارمن سه‌شنبه 22 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 10:13 ب.ظ

تهیه کننده : آزیتا همدانی

دکتر ورژ پارسادانیان یکی از استادان وشرق شناسان برجسته ارمنستان است که امسال به مناسبت شانزدهمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران به دعوت این مرکز به ایران آمده بود. ایشان کتاب های بسیاری در زمینه های مختلف ادبی از نمایشگاه کتاب خریداری و از این اقدام فرهنگی و ارزشمند مرکز قدردانی کردند. به همین منظور گفتگویی با ایشان ترتیب داده ایم.
***
آقای دکتر پارسادانیان لطفاً خود را معرفی بفرمایید.
من متولد سال 1324 شمسی در تهران هستم. تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در تهران گذراندم و تحصیلات عالی را در ارمنستان در رشته زبان و ادبیات فارسی در دانشکده شرق شناسی دانشگاه دولتی ایروان. ازدواج کردم یک دختر و یک پسر دارم. الان نیز دانشیار زبان فارسی دانشگاه هراچیا آچاریان و رئیس گروه زبان ها و ادبیات شرقی و معاون دانشکده زبان و ادبیات فارسی دانشکده شرق شناسی هستم.

از چه زمانی در ارمنستان به تدریس زبان و ادبیات فارسی مشغولید؟
من مؤسس زبان فارسی در دانشگاه هراچیا آچاریان هستم و ازبدو تأسیس تاکنون در آنجا تدریس می کنم. در دبیرستان59 نیز که قدیمی ترین دبیرستان ارمنستان از نظر آموزش زبان و ادبیات فارسی است و بیش از 20 سال سابقه دارد تدریس می کنم. در یکی دیگر از دبیرستان های ارمنستان من اولین کسی بودم که کلاس فارسی راه انداختم. در واقع از سال های بعد از فوق لیسانس در چندین دانشگاه، زبان فارسی تدریس کردم. یکی از آنها متعلق به کردهای ارامنه بود و بعد به طور دائمی در دبیرستان 59 و الآن هم فقط در دانشگاه آچاریان.

سابقه تأسیس دانشگاه آچاریان به چه زمانی برمی گردد؟
دانشگاه هراچیا آچاریان 13 سال سابقه دارد و یکی از دانشگاه های خصوصی است که از طرف دولت معتبر شناخته شده است. در دومین سال تأسیس آن، زبان فارسی به عنوان زبان دوم در آنجا راه اندازی شد. سه سال بعد از آغاز فعالیت زبان فارسی، موافقت نامه ای بین دانشگاه آزاد ایران و آنجا به امضاء رسید، متقابلاً در دانشگاه آزاد نیز زبان و ادبیات ارمنی تأسیس شد. به دنبال امضاء موافقت نامه، دانشگاه را گسترش دادیم و دانشکده شرق شناسی تأسیس کردیم که تدریس دو زبان فارسی و عربی در آنجا دایر است و در نظر داریم در آینده زبان ترکی نیز تدریس کنیم.

سیستم آموزشی در دانشگاه های ارمنستان به خصوص در این دانشگاه چگونه است؟
تا امسال سیستم آموزشی همان سیستم شوروی سابق بود، اما از امسال قرار است سه مقطع لیسانس و فوق لیسانس و دکتری بگذاریم. الآن در این دانشگاه دو مقطع لیسانس، فوق لیسانس یکی است و حدود 100 دانشجو داریم و می خواهیم از ماه سپتامبر برای فارغ التحصیلان، دوره دکتری بگذاریم. دانشکده شرق شناسی نیز دو گروه دارد: گروه زبان ها و ادبیات شرقی که ریاست آن با بنده است و گروه شرق شناسی که مضامین تاریخ اسلام و ایران در آنجا تدریس می شود.

آقای دکتر شما فرمودید متولد تهران هستید. علت مهاجرت شما به ارمنستان چه بوده و از چه زمانی به آنجا رفته اید؟
عرق به وطن! تهران زادگاه من است و ارمنستان وطن من. پدران من ارمنی الاصل هستند، ارمنی های زیادی در ایران بوده و هستند. سال آینده چهارصدمین سالگرد زندگی ارمنی ها با ایرانیان است. ما نیز جزء این دسته بودیم. من دبیرستان را نیز درتهران خواندم و بعد برای ادامه تحصیل به مسکو رفتم. دبیرستان را در مدرسه ای که خاص ارمنی ها بود و در خیابان نادری قرار داشت تمام کردم. خوب یادم هست نام دبیرستان " کوشش پسران" بود و کلیسای قدیم ارامنه نیز درآن خیابان قرار دارد، الآن هر وقت که به ایران می آیم به یاد آن خیابان و مدرسه می افتم، مدرسه هنوزباقی است و به سراغ همکلاسی هایم می روم و با آنها ملاقات می کنم.

آقای دکتر لطفاً گوشه ای از خاطرات آن دوران را برای ما و خوانندگان مجله نقل کنید.
من خاطرات زیادی از ایران دارم و بهترین خاطره ام نیز درس خواندن در محضر دبیران و استادان خوبی است که در دبیرستان به ما درس می دادند. من همیشه به یاد آنها هستم و همیشه به دانشجویان خود می گویم که ما از برکت استادان و معلمین خوب، عاشق زبان و ادبیات فارسی شدیم.

ازتألیفاتتان بگوئید و از رساله کارشناسی ارشد و دکتری.
در طول تدریس در دبیرستان و دانشگاه کتاب ها ومقالاتی نوشته ام، در تألیف کتاب های درسی دبیرستان عضویت داشته ام. از مؤلفین چهار کتاب درسی هفتم تا دهم دبیرستان های ارمنستان هستم؛ الان این کتاب ها در بعضی از دانشگاه ها هنوز تدریس می شود. در دو پایان نامه ام روی زبان و ادبیات فارسی کار کرده ام. مقالات متعددی نیز در موضوعات مختلف به خصوص زبان دری افغانستان نوشته ام؛ زیرا سال های زیادی حدود 10 سال در افغانستان به عنوان مترجم کار کرده ام، از سال 1968. در آنجا بیشتر توانستم مطالعه کنم، پس روی زبان دری افغانستان کار کردم تفاوت های آنرا با فارسی ایران جمع کردم و حدود 3500 واژه را از جهات مختلف آوایی، دستوری، تلفظی و معنوی بررسی و تفاوت ها را بیان کردم. این کتاب اکنون چاپ شده و در اختیا فارسی دوستان و محققان زبان دری قراردارد. در واقع یکی از ضمائم رساله دکتری من این کتاب بوده است که می خواهم آنرا به فارسی نیز برگردانم. لازم است اینجا بگویم که در ارمنستان کسی تا حالا روی زبان دری کار نکرده است و اینگونه فرهنگ به این شکل تاکنون در هیچ جا چاپ نشده است و من این تفاوت ها را فقط از طریق گویش و شنیدن و مطالعه پی برده ام. یک فرهنگ دیگر نوشته ام که لغات اقتصادی ارمنی ـ فارسی و روسی ـ فارسی در آن آمده است و حدود 7000 لغت دارد؛ اما هنوز چاپ نشده است. آثاری را نیز ترجمه کرده ام، از جمله: راه و راز و خانه پدری از سعید نفیسی که از فارسی به ارمنی ترجمه کرده ام و به زودی چاپ می شود. در صدد تدوین منتخبات زبان فارسی برای دانشجویان، همچنین دستور زبان فارسی به زبان ارمنی هستم البته دستوری قبلاً چاپ شده اما سبک قدیم است و من دستور جدیدی نوشته ام.

آقای دکتر با توجه به اینکه شما بر روی زبان دری افغانستان کار کرده اید و فارسی نیر رشته اصلی و در واقع زبان شماست، اگر بخواهید در یک جمله تفاوت فارسی دری افغانستان و فارسی ایران را بیان کنید چه می گویید؟
فارسی ایران تنظیم کننده زبان های دری، فارسی و تاجیکی است. آنها بیشتر از ریشه های قدیمی زبان استفاده کرده اند؛ اما فارسی ایران متحول شده و درواقع به سمت زیبایی بیشتر رفته است.

فرمودید با فارسی تاجیکی نیز آشنا هستید؟
نه زیاد؛ فقط می فهمم، دری افغانستان را زودتر می فهمم. تاجیکی تأثیر آوایی بیشتری از زبان های دیگری گرفته است؛ حروف آنها نیز روسی است؛ اما فارسی خوانده می شود. خواندن آن مشکل است. آنها خودشان الفبا نداشتند پس الفبای فارسی را به الفبای روسی تبدیل کردند.

آقای دکتر؛ آیا دانشگاه هراچیا آچاریان کتابخانه ای در زمینه زبان و ادبیات فارسی دارد؟
بله، کتابخانه دانشگاه اتفاقاً بسیار غنی است و بالغ بر 3500 جلد کتاب در زمینه زبان و ادبیات فارسی داریم. سال گذشته یک اتاق ایران شناسی تأسیس کردیم که آنجا هم در حدود 1500 جلد کتاب جدید در دسترس ما گذاشته اند و بجاست که همین جا از سفارت و رایزنی محترم ایران در ارمنستان تشکر کنم که به همت آنها ما دارای کامپیوتر، تلویزیون و کتابخانه غنی شده ایم.

مجله چطور؟ آیا مجله ای در دانشگاه در این زمینه چاپ می شود؟
دانشگاه مجله خاصی ندارد؛ اما مجله "مهر" که مربوط به باشگاه فرهنگی ایران در ارمنستان است دراختیار دانشجویان قرار می گیرد. مجله "سخن عشق" نیز بسیار برای دانشجویان و استادان موردنیاز و مفید است. مجله ای دیگر نیز در ایران چاپ می شود به نام "آراکس" که به دو زبان ارمنی و فارسی است و به ارمنستان می آید و دانشجویان و استادان از آن استفاده می کنند.

آقای دکتر لطفاً اگر پیشنهاد یا انتقادی برای مسئولان دارید بفرمایید.
ما شدیداً به کتاب نیاز داریم و پیشنهاد می کنم امکان تأسیس یک کتاب فروشی در زمینه زبان و ادبیات فارسی با قیمت مناسب در ارمنستان ایجاد شود و کتاب های جدید و مفید ادبیات فارسی به آنجا ارسال شود و به صورت فروشی دراختیار محققان و استادان و دانشجویان زبان و ادبیات فارسی قرار گیرد. البته ما تا اندازه ای از طریق رایزنی و سفارت تأمین می شویم؛ اما این کافی نیست. کتاب های درسی ما آزفا، فارسی دلپذیر و آسان و کتاب های دبستان ایران است که هم روش ها در آن قدیمی است و هم نیاز دانشجویان را برآورده نمی کند.

[ بدون نام ] سه‌شنبه 22 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 10:15 ب.ظ

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد.
(تغییر مسیر از خط ارمنی)
Jump to: ناوبری, جستجو
الفبای زبان ارمنی هنگامی ابداع شد که منطقه ارمنی نشین از نظر سیاسی میان دو کشور توانمند آن زمان یعنی ایران و روم بخش شده بود و ارزشهای ملی، قومی و فرهنگی تیره ارمنی در آستانه ویرانی و نابودی قرار داشت. کاهنی به نام مسروپ ماشتوس ابداع کننده الفبای ارمنی است. مسروپ همراه با شاگردان خود به جای جای ارمنستان سفر می‌کرد و به ترویج مسیحیگری می‌پرداخت و همین سبب شد که او بیش از پیش خطر نابودی دین، فرهنگ و تمدن ملت خود را احساس کند، چرا که نبود یک الفبای ارمنی آشنایی مردم با دین را دشوار می‌ساخت. بنابراین در اندیشه ابداع زبان نوشتاری ارمنی افتاد. مسروپ برای تحقق آرمان خویش به مرکز رفت و اندیشه خود را با جاثلیق ساهاک پارتو در میان گذاشت و به یاری وی توانست نظر ورامشاپوه، پادشاه ارمنستان شرقی را نیز جلب نماید. مسروپ گروهی از جوانان را راهی اِدیسا کرد تا زبان سریانی را بیاموزند و گروهی را به ساموسات فرستاد تا زبان یونانی را فرا گیرند و خود در کانون علمی بزرگ آنجا، سامانه آوایی، هجایی و نوشتار زبان‌های گوناگون را بررسید. الفبایی که مسروپ ماشتوس ابداع کرد دارای ویژگی‌های زیر است:

هر واج تنها یک نشانه ویژه دارد.
سوی نوشتن این الفبا از چپ به راست است .
الفبای ابداعی وی نشانه‌های زیر و زبر و خط و نقطه ندارد .
در همین حین کتاب مقدس عهد عتیق و عهد جدید و دیگر متون دینی، دانشی و فلسفی به زبان ارمنی ترجمه شد و در پی این جنبش فرهنگی، سده پنجم زایشی به سده زرین فرهنگ ارمنی شهرت دارد. مسروپ ماشتوس به پاس خدمات خود در زمره قدیسان کلیسای ارمنی جای گرفت. او در سال ۴۴۰ میلادی چشم از جهان فرو بست و در روستای اوشاکان به خاک سپرده شد.

حروف الفبای ارمنی:

نام حرف حروف کوچک حروف بزرگ تلفظ ارزش عددی
Ayb ա Ա آ 1
Ben բ Բ ب 2
Gim գ Գ گ 3
Da դ Դ د 4
Yech` ե Ե اِ، یِ 5
Za զ Զ ز 6
Eh է Է اِ 7
Ët` ը Ը آ 8
T`o թ Թ ت 9
Zhe ժ Ժ ژ 10
Ini ի Ի ای 20
Liun լ Լ ل 30
Xeh խ Խ خ 40
C'a ծ Ծ تس 50
Ken կ Կ ک 60
Ho հ Հ ه 70
Dz'a ձ Ձ دز 80
Ghat ղ Ղ غ 90
Cheh ճ Ճ چ 100
Men մ Մ م 200
Yi յ Յ ی 300
Nu ն Ն ن 400
Sha շ Շ ش 500
Vo ո Ո اُ، وُ 600
Ch`a չ Չ چ 700
Peh պ Պ پ 800
Jheh ջ Ջ ج 900
Rra ռ Ռ ر 1000
Seh ս Ս س 2000
Vew վ Վ و 3000
Tiun տ Տ ت 4000
Reh ր Ր ر 5000
C`o ց Ց تس 6000
Hiun ւ Ւ و 7000
P`iur փ Փ پ 8000
K`eh ք Ք ک 9000
Oh օ Օ اُ 10000
Feh ֆ Ֆ ف 20000


[ویرایش] منبع

[ بدون نام ] سه‌شنبه 22 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 10:16 ب.ظ

ابداع الفبای ارمنی در سال ۴۰۵ پس از میلاد و سپس برگردان انجیل به این زبان توسعه ادبیات ارمنی آغاز گشت. از نخستین آثار برجسته ادب ارمنی می‌توان به پهلوان نامه منظومی بنام داود ساسونی اشاره نمود. این حماسه، داستان پیکار یک پهلوان ارمنی با سلطه اعراب برای رهایی مردم ارمنستان است.

غزلسروده‌های دینی از سده پنجم نقشی مهمی در ادب ارمنی پیدا نمود که بیشتر در آیینهای مذهبی بکار می‌رفت. نقطه اوج این گونه ادبی اثر عرفانی گریگور نارک کاتسی بنام سوگنامه نارک است که در سده دهم زایشی نگاشته شده‌است. این شاهکار نارِک یکی از پرخواننده‌ترین اثر نزد ارمنیان تا به امروز است. سوگنامه نارک از سوی استاد گرامی آقای آزاد ماتیان به فارسی نیز ترجمه گشته‌است.

با آمدن سده دوازدهم سخن ارمنی شاهد بردمیدن یکی دیگر از غنایی سرایان خود یعنی نرسس اشنورهالی بود. این جاثلیق سوگنامه‌ای در سقوط اِدِسا و سرودهایی (شاراکان‌ها) از خود بجا نهاد. دوره این دو سراینده برجسته یعنی سده ده تا چهارده میلادی را دوره زرین ادبیات ارمنی نام نهاده‌اند.

[ بدون نام ] سه‌شنبه 22 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 10:17 ب.ظ

فهرست کتاب‌های ترجمه‌شده از ارمنی به فارسی
از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد.
Jump to: ناوبری, جستجو
تاکنون چندین اثر از نویسندگان ارمنی به زبان فارسی ترجمه گشته است. نام این آثار بدین شرح است:

فغان‌نامه نارک ترجمه آزاد ماتیان
رمان تکدرخت فندق از وارتگس پطروسیان
گزیده چامه‌های پارویر سواک
باغ‌ سیب‌، باران‌ و چند داستان‌ دیگر (۲۰ قصه‌ از ۱۵ نویسنده‌ ارمنی)
درخت خردمند- مجموعه شعر به زبان ارمنی توسط آندرانیک طهمازیان
گلچینی از ادبیات نظم و نثر ارمنی گردآورده میناس هوسپیان
مجموعه داستان کوتاه ارمنی شامل هفت داستان ازآلکساندر موُوسسیان *شیروانزاده، ناردوس، تومانیان و روبن سِواگ
هفده داستان کوتاه ازگریگور زُهراب
رمان چشمه هغنارازمگردیچ آرمن از ی.د.پاپازیان
رمان زندگی برشاهراه‌های قدیم روم از واهان توُتوُونتس
داستان چالو اثر هاماستِق
دو مجموعه چامه ارمنی بنامهای آنوش و گرونگ ترجمه هراند قوکاسیان
از آلک خاچاطوریان:

حماسه اندوه-مجموعه‌ای از شعر ارمنی
آنوش-آختامار-پروانه
سیامانتو و خجه زاره
آوای خاموش نشدنی ناقوس

[ویرایش] کتاب‌های درباره ارمنیان به فارسی
نخستین فرهنگ کامل فارسی-ارمنی درسال ۱۸۲۶ زایشی (یعنی پیرامون ۱۸۰ سال پیش) بدست گِوُرگ دبیر پدید آمده است.

ارمنیان گیلان از علی فروحی و فرامرز طالبی
ایرانیان ارمنی از آندرانیک هویان
تاریخ ارمنیان از گارون سارکیسیان
فرهنگ املائی ارمنی از آرداشس آبقیان
ریشه یابی نامهای خاص ارمنی برگرفته از زبانهای ایرانی از ماریا (ترزیان) ‌آیوازیان
پیوندهای ادبی ارمنیان و ایرانیان از قرن پنجم تا هجدهم از بابگن چوگاسزیان (به فارسی نوشته شده است).
از آلک خاچاطوریان:

نگرشی کوتاه به ۲۲ قرن ادبیات ارمنی
مادرانه در ادب آرمن
چهل روز موسی داغ اثر فرانتس وِرفِل ترجمه محمد قاضی (درمورد اخراج ارامنه از ترکیه).
این نوشتار ناقص است. با گسترش آن به ویکی‌پدیا کمک کنید.
برگرفته از «http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%81%D9%87%D8%B1%D8%B3%D8%AA_%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C_%D8%AA%D8%B1%D8%AC%D9%85%D9%87%E2%80%8C%D8%B4%D8%AF%D9%87_%D8%A7%D8%B2_%D8%A7%D8%B1%D9%85%D9%86%DB%8C_%D8%A8%D9%87_%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C»
رده‌های صفحه: مقاله‌های ناقص | فهرست‌های کتاب‌ها | فرهنگ ارمنی

ارمن سه‌شنبه 22 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 10:18 ب.ظ


From the Wikimedia Foundation
Jump to: navigation, search
English Česky Ελληνικά Español Français Italiano 日本語 Nederlands (deels achterhaald) Polski Português Русский Slovensko Türkçe (outdated) 中文
This version of the Privacy policy was approved in June 2006 by the Board of Trustees. Discussion and proposed changes are welcome on the talk page at Meta.
It is requested that this notice is translated and linked from the footer (MediaWiki:Copyright) of every page.
Contents [hide]
1 Summary
2 Publishing on the wiki and public data
2.1 Identification of an author
2.2 Cookies
2.3 Passwords
3 Private logging
3.1 Policy on release of data derived from page logs
4 Sharing information with third parties
5 Security of information
6 E-mail, mailing lists and IRC
6.1 E-mail
6.2 Mailing lists
6.3 Information email addresses
6.4 IRC
7 User data
7.1 Removal of user accounts
8 Deletion of content



Summary
If you only read the Wikimedia project websites, no more information is collected than is typically collected in server logs by web sites in general.

If you contribute to the Wikimedia projects, you are publishing every word you post publicly. If you write something, assume that it will be retained forever. This includes articles, user pages and talk pages. Some limited exceptions are described below.


Publishing on the wiki and public data
Simply visiting the web site does not expose your identity publicly (but see private logging below).

When you edit any page in the wiki, you are publishing a document. This is a public act, and you are identified publicly with that edit as its author.


Identification of an author
When you publish a page in the wiki, you may be logged in or not.

If you are logged in, you will be identified by your user name. This may be your real name if you so choose, or you may choose to publish under a pseudonym, whatever user name you selected when you created your account.

If you have not logged in, you will be identified by your network IP address. This is a series of four numbers which identifies the Internet address from which you are contacting the wiki. Depending on your connection, this number may be traceable only to a large Internet service provider, or specifically to your school, place of business, or home. It may be possible that the origin of this IP address could be used in conjunction with any interests you express implicitly or explicitly by editing articles to identify you even by private individuals.

It may be either difficult or easy for a motivated individual to connect your network IP address with your real-life identity. Therefore if you are very concerned about privacy, you may wish to log in and publish under a pseudonym.

When using a pseudonym, your IP address will not be available to the public except in cases of abuse, including vandalism of a wiki page by you or by another user with the same IP address. In all cases, your IP address will be stored on the wiki servers and can be seen by Wikimedia's server administrators and by users who have been granted "CheckUser" access. Your IP address, and its connection to any usernames that share it may be released under certain circumstances (see below).

If you use a company mail server from home or telecommute and use a DSL or cable Internet connection, it is likely to be very easy for your employer to identify your IP address and find all of your IP based Wikimedia project contributions. Using a user name is a better way of preserving your privacy in this situation. However, remember to log out or disconnect yourself after each session using a pseudonym on a shared computer, to avoid allowing others to use your identity.


Cookies
The wiki will set a temporary session cookie (PHPSESSID) whenever you visit the site. If you do not intend to ever log in, you may deny this cookie, but you cannot log in without it. It will be deleted when you close your browser session.

More cookies may be set when you log in, to avoid typing in your user name (or optionally password) on your next visit. These last up to 30 days. You may clear these cookies after use if you are using a public machine and don't wish to expose your username to future users of the machine. (If so, clear the browser cache as well.)


Passwords
Many aspects of the Wikimedia projects' community interactions depend on the reputation and respect that is built up through a history of valued contributions. User passwords are the only guarantee of the integrity of a user's edit history. All users are encouraged to select strong passwords and to never share them. No one shall knowingly expose the password of another user to public release either directly or indirectly.


Private logging
Every time you visit a web page, you send a lot of information to the web server. Most web servers routinely maintain access logs with a portion of this information, which can be used to get an overall picture of what pages are popular, what other sites link to this one, and what web browsers people are using. It is not the intention of the Wikimedia projects to use this information to keep track of legitimate users.

These logs are used to produce the site statistics pages; the raw log data is not made public, and is normally discarded after about two weeks.

Here's a sample of what's logged for one page view:

64.164.82.142 - - [21/Oct/2003:02:03:19 +0000]
"GET /wiki/draft_privacy_policy HTTP/1.1" 200 18084
"http://en.wikipedia.org/wiki/Wikimedia_projects:Village_pump"
"Mozilla/5.0 (Macintosh; U; PPC Mac OS X; en-us) AppleWebKit/85.7 (KHTML, like Gecko) Safari/85.5"
Log data may be examined by developers in the course of solving technical problems and in tracking down badly-behaved web spiders that overwhelm the site. IP addresses of users, derived either from those logs or from records in the database are frequently used to correlate usernames and network addresses of edits in investigating abuse of the wiki, including the suspected use of malicious "sockpuppets" (duplicate accounts), vandalism, harassment of other users, or disruption of the wiki.


Policy on release of data derived from page logs
It is the policy of Wikimedia that personally identifiable data collected in the server logs, or through records in the database via the CheckUser feature, may be released by the system administrators or users with CheckUser access, in the following situations:

In response to a valid subpoena or other compulsory request from law enforcement
With permission of the affected user
To the chair of Wikimedia Foundation, his/her legal counsel, or his/her designee, when necessary for investigation of abuse complaints.
Where the information pertains to page views generated by a spider or bot and its dissemination is necessary to illustrate or resolve technical issues.
Where the user has been vandalising articles or persistently behaving in a disruptive way, data may be released to assist in the targeting of IP blocks, or to assist in the formulation of a complaint to relevant Internet Service Providers
Where it is reasonably necessary to protect the rights, property or safety of the Wikimedia Foundation, its users or the public.
Wikimedia policy does not permit public distribution of such information under any circumstances, except as described above.


Sharing information with third parties
Except where otherwise specified, all text added to Wikimedia projects is available for reuse under the terms of the GFDL, except for Wikinews, where the text is available under a Creative Commons License.

Wikimedia will not sell or share private information, such as email addresses, with third parties, unless you agree to release this information, or it is required by law to release the information.


Security of information
The Wikimedia Foundation makes no guarantee against unauthorized access to any information you provide. This information may be available to anyone with access to the servers. A partial list of those people can be found in the developers list.


E-mail, mailing lists and IRC

E-mail
You may provide your e-mail address in your Preferences and enable other logged-in users to send email to you through the wiki. Your address will not be revealed to them unless you respond, or possibly if the email bounces. The email address may be used by the Wikimedia Foundation to communicate with users on a wider scale.

If you do not provide an email address, you will not be able to reset your password if you forget it. However, you may contact one of the Wikimedia server administrators to enter a new mail address in your preferences.

You can remove your email address from your preferences at any time to prevent it being used.


Mailing lists
If you subscribe to one of the project mailing lists, your address will be exposed to any other subscriber. The list archives of most of Wikimedia's mailing lists are public, and your address may find itself quoted in messages. The list archives are also archived by Gmane and other services. Mails are usually not deleted or modified, but it may be done in extreme cases.


Information email addresses
Some email addresses (see below) may forward mail to a team of volunteers trusted by the Foundation to use a ticket system such as OTRS to view them and answer them. Mail sent to the system is not publicly visible, but is visible to this group of Wikimedia volunteers. By sending a mail to one of these addresses, your address may become public within this group. The ticket system team may discuss the contents of your mail with other contributors in order to best answer your query.

Addresses that direct to the ticket system system include:

info-de AT wikipedia DOT org
info-en AT wikipedia DOT org
info-es AT wikipedia DOT org
info-fr AT wikipedia DOT org
info-it AT wikipedia DOT org
info-nl AT wikipedia DOT org
info-pl AT wikipedia DOT org
Mail to board members' private addresses may also be forwarded to the OTRS team.


IRC
IRC channels are not officially part of Wikimedia proper. By participating in an IRC channel, your IP address may be exposed to other participants. Different channels have different policies on whether logs may be published.


User data
Data on users, such as the times at which they edited and the number of edits they have made are publicly available via "user contributions" lists, and in aggregated forms published by other users.


Removal of user accounts
Once created, user accounts will not be removed. It may be possible for a username to be changed (depending on the policies of your local wiki). The Wikimedia Foundation does not guarantee that a name will be changed on request.

Whether specific user information is deleted is dependant on the deletion policies of the project that contains the information.


Deletion of content
Removing text from Wikimedia projects does not permanently delete it. In normal articles, anyone can look at a previous version and see what was there. If an article is "deleted", any user with "administrator" access on the wiki, meaning almost anyone trusted not to abuse the deletion capability, can see what was deleted. Information can be permanently deleted by those people with access to the servers, but there is no guarantee this will happen except in response to legal action.




Retrieved from "http://wikimediafoundation.org/wiki/Privacy_policy"
Categories: English | Policy

ارمن سه‌شنبه 22 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 10:20 ب.ظ

ارمنستان
از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد.
Jump to: ناوبری, جستجو
جمهوری ارمنستان در قفقاز جنوبی در میان دریای سیاه و دریای خزر است. همسایگان آن در غرب ترکیه، در شمال گرجستان، در شرق جمهوری آذربایجان و در جنوب ایران و ناحیه خودگردان نخجوان می‌باشند. بزرگ‌ترین دریاچه این کشور دریاچه سوان است که آب شیرین دارد و رویه نسبتاً بزرگی از بخش میانی این کشور را پوشانده است.

هایاستانی هانراپِتوتیون
Հայաստանի Հանրապետութիւն جمهوری ارمنستان
(با جزئیات) (اندازه بزرگ)

شعار ملی:

زبان رسمی ارمنی
پایتخت ایروان
مختصات پایتخت 40° 16' شمالی, 44° 34' شرقی
بزرگ‌ترین شهر ایروان
رئیس‌جمهور روبرت کوچاریان
نخست‌وزیر آندرانیک مارکاریان
مساحت
- کل
- % آب رده 138 ام
1 E10 متر مربع 29,800کیلومتر مربع
4.7%
باشندگان
- مجموع (برآورد سال 2003)
- تراکم رده ۱۳۳ام
29,800
112/کیلومتر مربع
استقلال
ازاتحاد شوروی
23 سپتامبر, 1991
یکای پول درام (AMD)
منطقه زمانی UTC +4 (DST +5)
سرود ملی مِر هایرِنیک (میهن ما)
دامنه اینترنتی .am
پیش شماره تلفنی +374












فهرست مندرجات [مخفی شود]
۱ تاریخ
۲ استان‌ها
۳ جغرافیا
۴ خاستگاه ارمنیان
۵ جستارهای وابسته
۶ پیوند به بیرون



[ویرایش] تاریخ
نوشتار اصلی: تاریخ ارمنستان

ارمنستان پیش از سال ۱۴۵۴ یک پادشاهی توانگر با فرهنگی پرمایه بود که در برهه‌ای از زمان همه سرزمینهای میان دریای سیاه و خزر را در بر می‌گرفت. در سال ۳۰۱، ارمنستان نخستین کشوری بود که مسیحیت را چونان دین رسمی کشور برگزید، دوازده سال پیش از رم.





[ویرایش] استان‌ها
نوشتار اصلی: استان‌های ارمنستان


ارمنستان 11 استان دارد.

استان‌های ارمنستان:

آراگاتسوتن
آرارات
آرماویر
گغارکونیک
کوتایک
لوری
شیراک
سیونیک
تاووش
وایوتس جور
ایروان


[ویرایش] جغرافیا
نوشتار اصلی: گیتاشناسی ارمنستان





[ویرایش] خاستگاه ارمنیان
ارمنیان از دیدگاه نژادی آمیزه‌ای از هورّی-لووی‌ها و فریژیهای تراکی هستند. هورّی- از نژاد قفقازی یعنی خویشاوند با گرجی هاامروزی بودند. لووی‌ها از خویشاوندهای نزدیک هتیت‌ها بودند و همچون هتیت‌ها ریشه هندواروپایی داشتند. فریژیهای تراکی هم هندواروپایی بودند. دسته سوم همان دسته ایست که زبان ارمنی را با خود به قفقاز آورد. پس بنا بر این ارمنیها از دیدگاه نژادی حدود دو سوم هندواروپایی و یک سوم قفقازی اند.

زبان ارمنی زبانی کاملاً هندواروپایی است .

امروزه شمار ارمنی زبانان جهان پیرامون هشت تا ده ملیون نفر است. جمعیت خود جمهوری ارمنستان سه و نیم ملیون است یعنی بیش از نیمی از ارمنیان بیرون از سرزمین اجدادی خود بسر می‌برند.یکی از کشورهایی که جمعیت قابل توجهی از ارمنیان را در جهان داراست ایران است با سیصد هزار نفرارمنی.سایر کشورهایی که جمعیت ارمنی تبار دارند عبارتند از:ایالات متحده آمریکا(یک و نیم میلیون) روسیه(یک میلیون و دویست هزار) فرانسه(نیم میلیون) لبنان(دویست هزار) شمار دیگری نیز در بسیاری کشورها و مناطق جهان از جمله در جمهوری خودمختار قره باغ زندگی می‌کنند. ارمنیان خود برای زبانشان نامهای هایِرن و آشخاری را بکار می‌برند. البته نام آشخاری بیشتر از سوی ادیبان بکار می‌رود.

در ارمنستان همچنین اقلیت کرد یزیدی و روسی زندگی می‌کنند


[ویرایش] جستارهای وابسته
جمهوری سوسیالیستی ارمنستان شوروی
مردم ارمنی
سیاهه ارمنیان
ارتباطات در ارمنستان
ترابری در ارمنستان
ارتش ارمنستان
پیوندهای برونمرزی ارمنستان
جاینامهای ایرانی در ارمنستان
روزهای تعطیل در ارمنستان
فهرست شهرهای ارمنستان
سردارآباد
دْزیدْزِرْناگاپِرْت
ریشه‌های زبان ارمنی
ماتناداران
اچمیادزین
سخن‌سرایان ارمنی
جشن‌های ارمنی
دودمان آرتاشسی
کارگردانان ارمنی
نقاشان ارمنی

[ویرایش] پیوند به بیرون
HayLife.ru: All about armenian life around the world, armenian films, clips, music, forum, chat, dating, armenian radio, gallery
تاریخ ارمنستان Armenica.org
تارنگار ارمنستان
نویان تاپان (اخبار ارمنستان به پارسی)
سفارت ایران در ارمنستان
ایرانیان ارمنی



ن·ب·و
قفقاز[پنهان ساختن]
قفقاز جنوبی (ماوراء قفقاز):
ارمنستان • جمهوری آذربایجان • گرجستان




قفقاز شمالی، روسیه:
چچن • داغستان • اینگوشتیا • کاراچای-چرکسیا •
کاباردینو-بالکاریا • سرزمین کراسنودار • آدیغیه • اوستیای شمالی-آلانیا • سرزمین استاوروپول




کشورهای مستقل همسود (CIS)
جمهوری آذربایجان | ارمنستان | ازبکستان | اوکراین | بلاروس | تاجیکستان | روسیه | قرقیزستان | قزاقستان | گرجستان | مولداوی




جغرافیای جشن نوروز
جمهوری آذربایجان | ارمنستان | ازبکستان | عراق | ترکیه | تاجیکستان | افغانستان | سوریه | ترکمنستان | قزاقستان | تانزانیا | مصر | ایران

برگرفته از «http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%B1%D9%85%D9%86%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86»
رده‌های صفحه: ارمنستان | قفقاز

بازدیدهامقاله بحث این صفحه را ویرایش کنید تاریخچه ابزارهای شخصیورود به سیستم / ایجاد حساب کاربری گشتن
صفحهٔ اصلی
ورودی کاربران
وقایع کنونی
تغییرات اخیر
صفحهٔ تصادفی
راهنما
کمک مالی
جستجو
جعبه‌ابزار
پیوندهای به این صفحه
تغییرات مرتبط
بارگذاری پرونده
صفحات ویژه
نسخهٔ قابل چاپ
پیوند دائمی
یادکرد پیوند این مقاله
زبان‌های دیگر
Afrikaans
Aragonés
العربیة
ܐܪܡܝܐ
Asturianu
Azərbaycan
Беларуская (тарашкевіца)
Български
বাংলা
Brezhoneg
Bosanski
Català
Česky
Словѣньскъ
Чăвашла
Cymraeg
Dansk
Deutsch
Zazaki
Ελληνικά
English
Esperanto
Español
Eesti
Euskara
Suomi
Français
Arpitan
Frysk
Gaeilge
Galego
עברית
हिन्दी
Hrvatski
Hornjoserbsce
Magyar
Հայերեն
Interlingua
Bahasa Indonesia
Ilokano
Ido
Íslenska
Italiano
日本語
ქართული
Қазақша
ភាសាខ្មែរ
한국어
Kurdî / کوردی
Kernewek
Latina
Lëtzebuergesch
Limburgs
Líguru
Lumbaart
Lietuvių
Latviešu
Македонски
മലയാളം
Bahasa Melayu
Ekakairũ Naoero
Plattdüütsch
Nederlands
‪Norsk (nynorsk)‬
‪Norsk (bokmål)‬
Novial
Occitan
Иронау
Kapampangan
Polski
Piemontèis
پښتو
Português
Runa Simi
Română
Русский
संस्कृत
Sicilianu
Scots
Sámegiella
Srpskohrvatski / Српскохрватски
Simple English
Slovenčina
Slovenščina
Shqip
Српски / Srpski
Svenska
Kiswahili
Тоҷикӣ
ไทย
Tagalog
Türkçe
Українська
اردو
O'zbek
Tiếng Việt
Volapük
Winaray
ייִדיש
中文
Bân-lâm-gú

این صفحه آخرین بار در ۱۱:۳۲، ۶ ژوئن ۲۰۰۷ تغییر یافته‌است.

[ بدون نام ] سه‌شنبه 22 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 10:22 ب.ظ

ارمنستان
از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد.
Jump to: ناوبری, جستجو
جمهوری ارمنستان در قفقاز جنوبی در میان دریای سیاه و دریای خزر است. همسایگان آن در غرب ترکیه، در شمال گرجستان، در شرق جمهوری آذربایجان و در جنوب ایران و ناحیه خودگردان نخجوان می‌باشند. بزرگ‌ترین دریاچه این کشور دریاچه سوان است که آب شیرین دارد و رویه نسبتاً بزرگی از بخش میانی این کشور را پوشانده است.

هایاستانی هانراپِتوتیون
Հայաստանի Հանրապետութիւն جمهوری ارمنستان
(با جزئیات) (اندازه بزرگ)

شعار ملی:

زبان رسمی ارمنی
پایتخت ایروان
مختصات پایتخت 40° 16' شمالی, 44° 34' شرقی
بزرگ‌ترین شهر ایروان
رئیس‌جمهور روبرت کوچاریان
نخست‌وزیر آندرانیک مارکاریان
مساحت
- کل
- % آب رده 138 ام
1 E10 متر مربع 29,800کیلومتر مربع
4.7%
باشندگان
- مجموع (برآورد سال 2003)
- تراکم رده ۱۳۳ام
29,800
112/کیلومتر مربع
استقلال
ازاتحاد شوروی
23 سپتامبر, 1991
یکای پول درام (AMD)
منطقه زمانی UTC +4 (DST +5)
سرود ملی مِر هایرِنیک (میهن ما)
دامنه اینترنتی .am
پیش شماره تلفنی +374












فهرست مندرجات [مخفی شود]
۱ تاریخ
۲ استان‌ها
۳ جغرافیا
۴ خاستگاه ارمنیان
۵ جستارهای وابسته
۶ پیوند به بیرون



[ویرایش] تاریخ
نوشتار اصلی: تاریخ ارمنستان

ارمنستان پیش از سال ۱۴۵۴ یک پادشاهی توانگر با فرهنگی پرمایه بود که در برهه‌ای از زمان همه سرزمینهای میان دریای سیاه و خزر را در بر می‌گرفت. در سال ۳۰۱، ارمنستان نخستین کشوری بود که مسیحیت را چونان دین رسمی کشور برگزید، دوازده سال پیش از رم.





[ویرایش] استان‌ها
نوشتار اصلی: استان‌های ارمنستان


ارمنستان 11 استان دارد.

استان‌های ارمنستان:

آراگاتسوتن
آرارات
آرماویر
گغارکونیک
کوتایک
لوری
شیراک
سیونیک
تاووش
وایوتس جور
ایروان


[ویرایش] جغرافیا
نوشتار اصلی: گیتاشناسی ارمنستان





[ویرایش] خاستگاه ارمنیان
ارمنیان از دیدگاه نژادی آمیزه‌ای از هورّی-لووی‌ها و فریژیهای تراکی هستند. هورّی- از نژاد قفقازی یعنی خویشاوند با گرجی هاامروزی بودند. لووی‌ها از خویشاوندهای نزدیک هتیت‌ها بودند و همچون هتیت‌ها ریشه هندواروپایی داشتند. فریژیهای تراکی هم هندواروپایی بودند. دسته سوم همان دسته ایست که زبان ارمنی را با خود به قفقاز آورد. پس بنا بر این ارمنیها از دیدگاه نژادی حدود دو سوم هندواروپایی و یک سوم قفقازی اند.

زبان ارمنی زبانی کاملاً هندواروپایی است .

امروزه شمار ارمنی زبانان جهان پیرامون هشت تا ده ملیون نفر است. جمعیت خود جمهوری ارمنستان سه و نیم ملیون است یعنی بیش از نیمی از ارمنیان بیرون از سرزمین اجدادی خود بسر می‌برند.یکی از کشورهایی که جمعیت قابل توجهی از ارمنیان را در جهان داراست ایران است با سیصد هزار نفرارمنی.سایر کشورهایی که جمعیت ارمنی تبار دارند عبارتند از:ایالات متحده آمریکا(یک و نیم میلیون) روسیه(یک میلیون و دویست هزار) فرانسه(نیم میلیون) لبنان(دویست هزار) شمار دیگری نیز در بسیاری کشورها و مناطق جهان از جمله در جمهوری خودمختار قره باغ زندگی می‌کنند. ارمنیان خود برای زبانشان نامهای هایِرن و آشخاری را بکار می‌برند. البته نام آشخاری بیشتر از سوی ادیبان بکار می‌رود.

در ارمنستان همچنین اقلیت کرد یزیدی و روسی زندگی می‌کنند


[ویرایش] جستارهای وابسته
جمهوری سوسیالیستی ارمنستان شوروی
مردم ارمنی
سیاهه ارمنیان
ارتباطات در ارمنستان
ترابری در ارمنستان
ارتش ارمنستان
پیوندهای برونمرزی ارمنستان
جاینامهای ایرانی در ارمنستان
روزهای تعطیل در ارمنستان
فهرست شهرهای ارمنستان
سردارآباد
دْزیدْزِرْناگاپِرْت
ریشه‌های زبان ارمنی
ماتناداران
اچمیادزین
سخن‌سرایان ارمنی
جشن‌های ارمنی
دودمان آرتاشسی
کارگردانان ارمنی
نقاشان ارمنی

[ویرایش] پیوند به بیرون
HayLife.ru: All about armenian life around the world, armenian films, clips, music, forum, chat, dating, armenian radio, gallery
تاریخ ارمنستان Armenica.org
تارنگار ارمنستان
نویان تاپان (اخبار ارمنستان به پارسی)
سفارت ایران در ارمنستان
ایرانیان ارمنی



ن·ب·و
قفقاز[پنهان ساختن]
قفقاز جنوبی (ماوراء قفقاز):
ارمنستان • جمهوری آذربایجان • گرجستان




قفقاز شمالی، روسیه:
چچن • داغستان • اینگوشتیا • کاراچای-چرکسیا •
کاباردینو-بالکاریا • سرزمین کراسنودار • آدیغیه • اوستیای شمالی-آلانیا • سرزمین استاوروپول




کشورهای مستقل همسود (CIS)
جمهوری آذربایجان | ارمنستان | ازبکستان | اوکراین | بلاروس | تاجیکستان | روسیه | قرقیزستان | قزاقستان | گرجستان | مولداوی




جغرافیای جشن نوروز
جمهوری آذربایجان | ارمنستان | ازبکستان | عراق | ترکیه | تاجیکستان | افغانستان | سوریه | ترکمنستان | قزاقستان | تانزانیا | مصر | ایران

برگرفته از «http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%B1%D9%85%D9%86%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86»
رده‌های صفحه: ارمنستان | قفقاز

بازدیدهامقاله بحث این صفحه را ویرایش کنید تاریخچه ابزارهای شخصیورود به سیستم / ایجاد حساب کاربری گشتن
صفحهٔ اصلی
ورودی کاربران
وقایع کنونی
تغییرات اخیر
صفحهٔ تصادفی
راهنما
کمک مالی
جستجو
جعبه‌ابزار
پیوندهای به این صفحه
تغییرات مرتبط
بارگذاری پرونده
صفحات ویژه
نسخهٔ قابل چاپ
پیوند دائمی
یادکرد پیوند این مقاله
زبان‌های دیگر
Afrikaans
Aragonés
العربیة
ܐܪܡܝܐ
Asturianu
Azərbaycan
Беларуская (тарашкевіца)
Български
বাংলা
Brezhoneg
Bosanski
Català
Česky
Словѣньскъ
Чăвашла
Cymraeg
Dansk
Deutsch
Zazaki
Ελληνικά
English
Esperanto
Español
Eesti
Euskara
Suomi
Français
Arpitan
Frysk
Gaeilge
Galego
עברית
हिन्दी
Hrvatski
Hornjoserbsce
Magyar
Հայերեն
Interlingua
Bahasa Indonesia
Ilokano
Ido
Íslenska
Italiano
日本語
ქართული
Қазақша
ភាសាខ្មែរ
한국어
Kurdî / کوردی
Kernewek
Latina
Lëtzebuergesch
Limburgs
Líguru
Lumbaart
Lietuvių
Latviešu
Македонски
മലയാളം
Bahasa Melayu
Ekakairũ Naoero
Plattdüütsch
Nederlands
‪Norsk (nynorsk)‬
‪Norsk (bokmål)‬
Novial
Occitan
Иронау
Kapampangan
Polski
Piemontèis
پښتو
Português
Runa Simi
Română
Русский
संस्कृत
Sicilianu
Scots
Sámegiella
Srpskohrvatski / Српскохрватски
Simple English
Slovenčina
Slovenščina
Shqip
Српски / Srpski
Svenska
Kiswahili
Тоҷикӣ
ไทย
Tagalog
Türkçe
Українська
اردو
O'zbek
Tiếng Việt
Volapük
Winaray
ייִדיש
中文
Bân-lâm-gú

این صفحه آخرین بار در ۱۱:۳۲، ۶ ژوئن ۲۰۰۷ تغییر یافته‌است.

ارمن سه‌شنبه 22 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 10:22 ب.ظ

آراگاتسوتن
از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد.
Jump to: ناوبری, جستجو
در متن این مقاله یا بخش از هیچ منبعی نام برده نشده‌است. شما می‌توانید با افزودن منابع بر طبق شیوه‌نامهٔ ارجاع به منابع، به ویکی‌پدیا کمک کنید.
آراگاتسوتن

جمعیت: ۱۲۶٬۰۰۰
مساحت (کیلومتر مربع): ۲٬۷۵۵
مرکز: آشتاراک
آراگاتسوتْن نام یکی از استان‌های کشور ارمنستان است. این استان در دامنه کوهستانی به نام آراگاتس جای گرفته است. قله آراگاتس (۴۰۹۶ متر) که بلندترین نقطه کشور ارمنستان است در این استان قرار گرفته. خود نام آراگاتسوتن در زبان ارمنی به معنی "کوهپایه آراگاتس" است. مرکز این استان شهر آشتاراک است که در ۲۰ کیلومتری شمال غربی ایروان قرار دارد. از سازه‌های دیدنی این استان کلیساهای باستانی تسیراناوُر، کارمْراوُر و مارینه هستند.

این نوشتار ناقص است. با گسترش آن به ویکی‌پدیا کمک کنید.
استان‌های ارمنستان
آراگاتسوتن | آرارات | آرماویر | گغارکونیک | کوتایک | لوری | شیراک | سیونیک | تاووش | وایوتس جور | ایروان


برگرفته از «http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A2%D8%B1%D8%A7%DA%AF%D8%A7%D8%AA%D8%B3%D9%88%D8%AA%D9%86»
رده‌های صفحه: مقالات بدون منبع | مقاله‌های ناقص | استان‌های ارمنستان

بازدیدهامقاله بحث این صفحه را ویرایش کنید تاریخچه ابزارهای شخصیورود به سیستم / ایجاد حساب کاربری گشتن
صفحهٔ اصلی
ورودی کاربران
وقایع کنونی
تغییرات اخیر
صفحهٔ تصادفی
راهنما
کمک مالی
جستجو
جعبه‌ابزار
پیوندهای به این صفحه
تغییرات مرتبط
بارگذاری پرونده
صفحات ویژه
نسخهٔ قابل چاپ
پیوند دائمی
یادکرد پیوند این مقاله
زبان‌های دیگر
Bosanski
Deutsch
English
Español
Eesti
Suomi
Français
Հայերեն
Bahasa Indonesia
日本語
Nederlands
Polski
Português
Русский
Türkçe
中文

این صفحه آخرین بار در ۲۰:۳۱، ۲۷ ژانویه ۲۰۰۷ تغییر یافته‌است. محتویات تحت اجازه‌نامهٔ GNU Free Documentation License در دسترس است. سیاست حفظ اسرار دربارهٔ ویکی‌پدیا تکذیب‌نامه‌ها

[ بدون نام ] سه‌شنبه 22 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 10:23 ب.ظ

شهر ایرَوان (در ارمنی Երևան: ی‍ِرِوان) بزرگ‌ترین شهر ارمنستان و پایتخت این کشور است. ایروان در دامنهٔ کوه آرارات و بر کرانهٔ رود هرازدان بنا شده است و جمعیت آن در سال ۱۹۸۹ میلادی، ۱٬۲۰۱٬۵۳۹ نفر سرشماری شده است.

شهر ایروان از مراکز مهم اصلی صنعتی، فرهنگی، و علمی منطقهٔ قفقاز است. خطوط راه آهن گسترده‌ای از این شهر منشعب شده و شهر مرکز بازرگانی فراورده‌های کشاورزی است. علاوه بر این، کارخانه‌های ایروان در زمینه فراوری فلزات، ماشین‌افزار، لوازم برقی، شیمیایی، بافندگی، و غذایی فعالیت دارند.

تسهیلات آموزشی و فرهنگی ایروان شامل یک دانشگاه، فرهنگستان علوم ارمنستان، موزه‌ی دولتی و چندین کتابخانه از جمله یک مرکز بزرگ دستنویس‌ها به نام ماتناداران است. از جاذبه‌های اصلی گردشگری شهر می‌توان از بازمانده‌های یک دژ عثمانی از قرن ۱۶ میلادی نام برد. نام فرودگاه شهر ایروان زوارتنوتس است.


تندیس داود ساسونی روبروی ایستگاه راه‌آهن
[ویرایش] تاریخ
قدمت این شهر که قبلاً «اِربونی» نام داشته به دوران باستان می‌رسد.ایروان یک شهر ترک نشین بوده که اکنون در اشغال ارمنی بوده و بنیاد این شهر بطور رسمی در زمان پادشاهی آرگیشتی در ۷۸۲ پیش از میلاد روی داده است.

این نوشتار ناقص است. با گسترش آن به ویکی‌پدیا کمک کنید.
برگرفته از «http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D9%88%D8%A7%D9%86»
رده‌های صفحه: مقاله‌های ناقص | شهرهای ارمنستان

بازدیدهامقاله بحث این صفحه را ویرایش کنید تاریخچه ابزارهای شخصیورود به سیستم / ایجاد حساب کاربری گشتن
صفحهٔ اصلی
ورودی کاربران
وقایع کنونی
تغییرات اخیر
صفحهٔ تصادفی
راهنما
کمک مالی
جستجو
جعبه‌ابزار
پیوندهای به این صفحه
تغییرات مرتبط
بارگذاری پرونده
صفحات ویژه
نسخهٔ قابل چاپ
پیوند دائمی
یادکرد پیوند این مقاله
زبان‌های دیگر
Беларуская (тарашкевіца)
Afrikaans
አማርኛ
العربیة
Azərbaycan
Български
বাংলা
Brezhoneg
Bosanski
Català
Česky
Cymraeg
Dansk
Deutsch
English
Esperanto
Español
Eesti
Suomi
Français
Arpitan
Frysk
Galego
עברית
Hrvatski
Magyar
Հայերեն
Bahasa Indonesia
Italiano
日本語
ქართული
한국어
Kurdî / کوردی
Lietuvių
Македонски
मराठी
Nederlands
‪Norsk (nynorsk)‬
‪Norsk (bokmål)‬
Novial
Polski
Português
Runa Simi
Română
Русский
संस्कृत
Srpskohrvatski / Српскохрватски
Simple English
Slovenčina
Slovenščina
Српски / Srpski
Svenska
Kiswahili
ไทย
Türkçe
Українська
ייִדיש
中文

این صفحه آخرین بار در ۱۴:۳۸، ۲۸ مه ۲۰۰۷ تغییر یافته‌است. محتویات تحت اجازه‌نامهٔ GNU Free Documentation License در دسترس است.

[ بدون نام ] سه‌شنبه 22 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 10:24 ب.ظ

پیوندهای به این صفحه
تغییرات مرتبط
بارگذاری پرونده
صفحات ویژه
نسخهٔ قابل چاپ
پیوند دائمی
یادکرد پیوند این مقاله
زبان‌های دیگر
Беларуская (тарашкевіца)
Afrikaans
አማርኛ
العربیة
Azərbaycan
Български
বাংলা
Brezhoneg

[ بدون نام ] سه‌شنبه 22 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 10:25 ب.ظ

گغارکونیک (به ارمنی Գեղարքունիքի մարզ) از استان‌های ارمنستان است که در شرق این کشور واقع شده است. مساحت این استان ۵۳۴۸ کیلومتر مربع و مرکز این استان شهر گاوار است. شمار آبادی‌های این استان ۹۸ پارچه است. چهار شهر دیگر این استان عبارت‌اند از: سوان، واردنیس، مارتونی و چَمبَرک. شهر گاوار را در سال ۱۸۳۰ مهاجرانی از منطقه بایزید ترکیه ساختند و آن را نوربایزید (بایزید نو) نام نهادند.[نیاز به ذکر منبع]

دریاچه سوان سطح بزرگی از این استان را پوشانده و حوضه آبریز این دریاچه تشکیل شده از جویبارهای فراوانی که به رودخانه هرازدان و از آنجا به رود ارس فرومیریزند. حوضه آبریز سوان منطقه‌ای فرسوده از باد و بی‌درخت است و دریاچه‌ای با سطح متغیر دارد. در گرداگرد دریاچه بازمانده‌های استحکامات عصر آهن و برنز و شهرهای باستانی دیده می‌شود.[نیاز به ذکر منبع]

کوه‌های زیادی در سطح گغارکونیک پراکنده‌اند مانند کوه اژدهاک، کوه پسیان، کوه مارال، کوه باباخان، کوه ارمغان و کوه چوردار.

این نوشتار ناقص است. با گسترش آن به ویکی‌پدیا کمک کنید.
استان‌های ارمنستان
آراگاتسوتن | آرارات | آرماویر | گغارکونیک | کوتایک | لوری | شیراک | سیونیک | تاووش | وایوتس جور | ایروان


برگرفته از «http://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%AF%D8%BA%D8%A7%D8%B1%DA%A9%D9%88%D9%86%DB%8C%DA%A9»
رده‌های صفحه: مقالات بدون منبع | مقاله‌های نیازمند یادکرد | مقاله‌های ناقص | استان‌های ارمنستان

[ بدون نام ] سه‌شنبه 22 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 10:26 ب.ظ

آرماویر، استان کوچکی در باختر ایروان، میان ایروان و کوه آرارات جای دارد. نام آرماویر از نام یکی از نخستین پایتخت‌های ارمنستان گرفته شده است. زمینهای این استان میان دو رشته کوه آرارات و آراگاتس قرار دارد و از دید گیتاشناختی بخشی از دره آرارات بشمار می‌آید. تمام بخش جنوبی این استان کرانه رود ارس است که مرز ارمنستان و ترکیه را تشکیل می‌دهد. آب و هوای آرماویر خشک و آفتابی است. پشته‌ای که ارمنستان بر روی آن جای گرفته چهل دره دارد و بزرگ‌ترین و بارورترین دره آن همین دره آرماویر است.

مرکز این استان شهر آرماویر است که تا چند سال پیش هوکتِمبریان نام داشت. در این شهر یک باغ گیاهشناسی شخصی وجود دارد. از شهرهای دیگر این استان شهر یغِگنوت است که نام قدیم آن در زمان ایرانیان، صفی آباد بود و بعدها قمیشلو و بعد هم یغگنوت نام گرفت. شهر تازه دیگری هم در این استان ساخته شده بنام مِتسامور بمعنی مهمانسرا. متسامور برای جایگزین کردن کارکنان نیروگاه هسته‌ای ارمنستان در سال ۱۹۷۹ ساخته شد. البته این نیروگاه اکنون از کار افتاده است. شهر دیگر این استان کاراکِرت است که بازمانده یک دژ عصر آهن در پیرامون آن قرار دارد. شهرها و روستاهای این استان بیشتر نامهای پارسی و ترکی داشته‌اند که در دهه‌های اخیر نامهای آنها عوض شده و ارمنی شده است. از نامهای قدیمی در این استان اینها را می‌شود نام برد: سردارآباد، شیرآباد، قره شیرین (یا قره بازار)، شاه واروت، جان فدا، خیری بیگلی، شریف آباد و جز اینها. از معدود روستاهایی که نام ایرانی خود را نگه داشته‌اند روستاهای دشت و جان فدا هستند. روستایی به نام آیگِک در این استان وجود دارد که در سال ۱۹۴۶ به منظور اسکان مهاجران ایرانی ساخته شده است. از روستای هوکتمبر که تا سال ۱۹۳۵ سردارآباد نام داشت به سمت روستای دزِرژینسکی که برانیم به مکانی می‌رسیم که دژ مهم حکومت ایران به نام دژ سردار در آنجا بوده. (ارمنیها آن را سرداری برد می‌نامند). این دژ را سردار حسینقلی خان قاجار ملقب به سردار ایروانی واپسین والی ایران در خانات ایروان در سال ۱۸۱۰ ساخت. برغم پدافند جانانه حسن خان قاجار، برادر حسینقلی

[ بدون نام ] سه‌شنبه 22 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 10:27 ب.ظ

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد.
Jump to: ناوبری, جستجو
آرارات در معانی زیر بکار می‌رود:

کوه آرارات که کوهی است در خاور ترکیه، نزدیک به مرز ارمنستان و ایران.
استان آرارات یکی از استان‌های کشور ارمنستان.
باشگاه آرارات یکی از باشگاه‌های ورزشی تهران.
این صفحه برا‌ی ابهام‌زدایی است و پیوندهایی به صفحات مختلف با نام‌‌های مشابه دارد. اگر با دنبال کردن پیوندی در صفحه‌ای به این‌جا رسیده‌اید، در صورت تمایل، به همان صفحه بروید و آن پیوند را به صفحهٔ مناسب خودش مربوط کنید.

برگرفته از «http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A2%D8%B1%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D8%AA»
رده‌های صفحه: صفحات ابهام‌زدایی

بازدیدهامقاله بحث این صفحه را ویرایش کنید تاریخچه ابزارهای شخصیورود به سیستم / ایجاد حساب کاربری گشتن
صفحهٔ اصلی
ورودی کاربران
وقایع کنونی
تغییرات اخیر
صفحهٔ تصادفی
راهنما
کمک مالی
جستجو
جعبه‌ابزار
پیوندهای به این صفحه
تغییرات مرتبط
بارگذاری پرونده
صفحات ویژه
نسخهٔ قابل چاپ
پیوند دائمی
یادکرد پیوند این مقاله

این صفحه آخرین بار در ۱۷:۵۸، ۱۷ نوامبر ۲۰۰۵ تغییر یافته‌است. محتویات تحت اجازه‌نامهٔ GNU Free Documentation License در دسترس است. سیاست حفظ اسرار دربارهٔ ویکی‌پدیا تکذیب‌نامه‌ها

[ بدون نام ] سه‌شنبه 22 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 10:28 ب.ظ

فهرست مشاهیر ارمنستان
از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد.
(تغییر مسیر از سخن‌سرایان ارمنی)
Jump to: ناوبری, جستجو
سخن‌سرایان ارمنی:

گرگوار نارکاتسی
آرشاگ چوبانیان
پارویر سواک
خاچاطور آبوویان
دانیل واروژان
رافی
روبن سواک
سایات نووا
سرو خانزادیان
سیامانتو
سیلوا کاپوتیکیان
قازاروس آقایان
میکائیل نالباندیان
هوانس شیراز
هوانس تومانیان
یقیشه چارنتس

تاریخ‌نگاران:

موسی خورنی
سبئوس
دانشمندان :

ویکتور هامبارتسومیان
سیاستمداران:

روبرت کوچاریان
لئون تر- پطروسیان
وازگن سارکیسیان

[ویرایش] جستارهای وابسته
ارامنه نامی ایرانی

این نوشتار ناقص است. با گسترش آن به ویکی‌پدیا کمک کنید.
برگرفته از «http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%81%D9%87%D8%B1%D8%B3%D8%AA_%D9%85%D8%B4%D8%A7%D9%87%DB%8C%D8%B1_%D8%A7%D8%B1%D9%85%D9%86%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86»
رده‌های صفحه: مقاله‌های ناقص | فهرست‌های اشخاص

Phoenix چهارشنبه 8 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 12:50 ق.ظ http://mshahy.blogfa.com

ُسلام دست عزیز
وب واقعا زیبایی داری
خیلی اتفاقی با وبتون روبرو شدم
منم یه وب دارم خوشحال می شم
منتظرتم

Kennvuth چهارشنبه 4 اسفند‌ماه سال 1395 ساعت 09:08 ق.ظ http://fzlaka.com

Does Zithromax Cure Gonorrhea <a href=http://propecia.inpills.com/propecia-brand.php>Propecia Brand</a> How To Buy Synthroid Online Cialis Levitra Pharmacie En Ligne <a href=http://prozac.rx-cs17.com/buy-cheap-prozac-site.php>Buy Cheap Prozac Site</a> Fedex Zentel Saturday Delivery Generic Viagra 25 Mg Review <a href=http://gajkl.com>cialis</a> How Long Does It Take Zithromax To Start Working Levitra Venta Online <a href=http://clomid.rx-cs17.com/generic-clomid-cheap.php>Generic Clomid Cheap</a> Baclofene Sur France 2 Propecia Magistrale <a href=http://cthosts.net>cialis</a> Amitripyline Online Augmentin 875 Mg Tablet Online <a href=http://cialis.rxbill7.com/cost-of-cialis.php>Cost Of Cialis</a> Online Pharmacyeliferx Viagra Krankenkasse Bundesverfassungsgericht <a href=http://antabuse.rxbill7.com/ordering-antabuse-online.php>Ordering Antabuse Online</a> Stromectol Online Brighter Tomorrow Cialis Generique En Belgique <a href=http://lasix.rxbill7.com/lasix-online-stores.php>Lasix Online Stores</a> Canadianphamarcy24 Qsymia No Prescription Online <a href=http://cytotec.rx-cs17.com/buy-cytotec-canada.php>Buy Cytotec Canada</a> Get Generic Viagra Online Super Kamagra <a href=http://prozac.mdsmeds.com/cheapest-prozac.php>Cheapest Prozac</a> Picture Of Keflex Kamagra Kaufen Schweiz <a href=http://elc4sa.com>viagra online pharmacy</a> Walmart Alli 60 Mg Hydrochlorothiazide Real Tablet <a href=http://prozac.rx-cs17.com/low-price-prozac.php>Low Price Prozac</a> Diclofenac 150 Buy Increased Libido Finasteride Propecia <a href=http://levitra.rxbill7.com/levitra-trial.php>Levitra Trial</a> Viagra Prix Pharmacie Paris Online Pyridium Mail Order Glendale <a href=http://drugs20.com>cialis online pharmacy</a> Discount Fedex Shipping Acticin Medication No Rx Il Cialis Fa Male Al Cuore <a href=http://med84.com>viagra</a> Where Can I Get Ampicillin Quickly Too Much Finasteride Propecia <a href=http://zoloft.inpills.com/cheap-zoloft.php>Cheap Zoloft</a> Nizagara Cheap Benadryl <a href=http://propecia.rxbill7.com/online-pharmacy-propecia.php>Online Pharmacy Propecia</a> Dutasteride Bph Sale Without Dr Approval Buy Real Xenical <a href=http://kamagra.inpills.com/buy-kamagra-usa.php>Buy Kamagra Usa</a> Internetapotheke Viagra Holland Cipro Discount Card <a href=http://zithromax.inpills.com/order-cheap-zithromax.php>Order Cheap Zithromax</a> Nom Generique Cialis Diferencias Entre Sildenafil Y Kamagra <a href=http://priligy.inpills.com/where-can-i-buy-priligy.php>Where Can I Buy Priligy</a> Viagra Combien Temps Avant

JohnnyBot دوشنبه 26 تیر‌ماه سال 1396 ساعت 09:27 ب.ظ

Hello. And Bye.

CedricIneno سه‌شنبه 24 مرداد‌ماه سال 1396 ساعت 10:17 ب.ظ

Hello. And Bye.

nvydmqNek شنبه 4 شهریور‌ماه سال 1396 ساعت 08:16 ق.ظ http://cashadvances2017.com

payday loan near me <a href="http://cashadvances2017.com"> instant payday loans</a> &lt;a href=&quot;http://cashadvances2017.com&quot;&gt; guaranteed payday loans&lt;/a&gt; <a href=http://cashadvances2017.com>legitimate payday loans online no credit check</a> payday loans online no credit check instant approval

JohnnyBot شنبه 4 شهریور‌ماه سال 1396 ساعت 09:13 ب.ظ http://waitfor.it/ipitythetool-season-2-what-we-want-to-see-11690/

Falling Skies - Season 1 Starting with a devastated scene after the attack of aliens, a few survivors were link Home В· TV-Series; Falling Skies - Season 1. FZtvseries Download Taken TV Series in 3GP & MP4 as split and single download.
<a href=http://waitfor.it/bbcone-picks-up-inthedark-new-series-for-next-season-13133>try this out</a>
The Last ManWikipedia ,Y The Last ManWikipedia ,Clint MansellThe Last The Last Man on Earth TV Series 2015 IMDb ,The Last ManYouTube ,The Last Man Bill Dance has seen a few mistakes fishermen make here and there. His advice is, "Don't do that Browse TV Ads; Watch the iSpot Ad; Log In В· Request Trial В· Top Ads Bass Pro Shops TV Commercial, 'Breaking Rods' Featuring Bill Dance. Retail Stores Earned Online Views. unlock Bass Pro Shops Outdoor Supplies.

Ernestnum پنج‌شنبه 23 شهریور‌ماه سال 1396 ساعت 03:01 ق.ظ

Hello. And Bye.

Ernestnum یکشنبه 26 شهریور‌ماه سال 1396 ساعت 04:10 ب.ظ

Hello. And Bye.

LinoLoli شنبه 8 مهر‌ماه سال 1396 ساعت 12:30 ب.ظ

Davidnal پنج‌شنبه 27 مهر‌ماه سال 1396 ساعت 06:50 ق.ظ

GuestBendy یکشنبه 28 آبان‌ماه سال 1396 ساعت 08:46 ب.ظ http://gdhyuei23kol.com/

guest test post
<a href="http://gdhyuei23kol.com/">bbcode</a>
<a href="http://gdhyuei23kol.com/">html</a>
http://gdhyuei23kol.com/ simple

GuestBendy دوشنبه 6 آذر‌ماه سال 1396 ساعت 02:44 ب.ظ http://gdhyuei23kol2.com/

guest test post
<a href="http://gdhyuei23kol2.com/">bbcode</a>
<a href="http://gdhyuei23kol2.com/">html</a>
http://gdhyuei23kol2.com/ simple

Apokoalokag یکشنبه 26 آذر‌ماه سال 1396 ساعت 01:26 ق.ظ

Apokoalokag یکشنبه 26 آذر‌ماه سال 1396 ساعت 03:03 ق.ظ

Apokoalokag یکشنبه 26 آذر‌ماه سال 1396 ساعت 04:47 ق.ظ

Apokoalokag یکشنبه 26 آذر‌ماه سال 1396 ساعت 06:32 ق.ظ

Apokoalokag یکشنبه 26 آذر‌ماه سال 1396 ساعت 08:15 ق.ظ

Apokoalokag یکشنبه 26 آذر‌ماه سال 1396 ساعت 09:58 ق.ظ

Apokoalokag یکشنبه 26 آذر‌ماه سال 1396 ساعت 11:43 ق.ظ

HectorUrift دوشنبه 25 دی‌ماه سال 1396 ساعت 06:13 ب.ظ http://watchtvonline.io/season/fuckr-med-dn-hjrne-season-s2-watch-date-stream/

19 Nov 2015 part of an application for another national business reality TV show, and the producer said the Seen on CNBC's West Texas Investors Club 13 Sep 2016 More Details On Season Eleven Of Project Runway… don't really even want to listen to her music, much less watch her on a television show.
http://watchtvonline.io/episode/say-yes-to-the-dress-episode-s9-e10-trailer-description-streaming/ - her latest blog
4 hours ago Torrent: Below.Deck.Mediterranean.S02E01.Whos.The.Boss.720p.BRAV.WEBRip.AAC2.0.x264-BTW[rartv - . Episode Info: TV Browser 'Judge Judy' extends contract with CBS until 2020 - Mar. 2, 2015 2 Mar 2015 CBS TV Distribution announced on Monday that Judge Judy Sheindlin, a multi-year deal that will keep her court series in session until 2020.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد